مفهوم معاطات
در خصوص مفهوم شناسی معاطات، این مفهوم را در سه منظر مورد بررسی قرار می دهیم:
1-2-8-1-معاطات در لغت
ﻣﻌﺎﻃﺎت در ﻟﻐﺖ ﺑﻪ ﻣﻌﺎﻧﻲ ﻣﺨﺘﻠﻒ آﻣﺪه اﺳﺖ: ﺷﺮﺗﻮﻧﻲ در اﻗﺮب اﻟﻤﻮارد ﻣﻲﻧﻮﻳﺴﺪ «ﻋﺎﻃﺎه ﺷﻴﺌﺎٌ ﻣﻌﺎﻃﺎه: ﻧﺎوﻟﻪ اﻳﺎه ﻳﻌﻨﻲ آن ﭼﻴﺰ را ﺑﻪ اوﻋﻄﺎ ﻛﺮد. ﭼﻴﺰی را دﺳﺖ ﺑﻪ دﺳﺖ دادن و ﺑﻪ ﻫﻢ ﺑﺨﺸﻴﺪن، ﺑﻪ ﻛﺴﻲ ﺧﺪﻣﺖﻛﺮدن– ﻋﻄﺎء ﻛﺮدن(معین: 1383، ج1، 356).
ﻣﻌﺎﻃﺎت ﻣﺸﺘﻖ از ﻋﻄﺎ ﻳﻌﻄﻮ ﻋﻄﻮ اًوﻋﺎﻃﻲ ﻋﻄﺎء ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. ﻣﺼﺪر ﺑﺎب ﻣﻔﺎﻋﻠﻪ[ﻋﺎﻃﻲ، ﻳﻌﺎﻃﻲ، ﻣﻌﺎﻃﺎه: ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی داد و ﺳﺘﺪ از دو ﻃﺮف اﺳﺖ(ﺳﻨﮕﻠﭽﻲ:1374، 34).
1-2-8-2-معاطات از منظر حقوقی
ﺑﻴﻊ ﻣﻌﺎﻃﺎت آن اﺳﺖ ﻛﻪ دو ﻧﻔﺮ ﺑﺪون آﻧﻜﻪ ﻟﻔﻆ وﺻﻴﻐﺔ ﻣﺨﺼﻮص ﺑﻪ ﻛﺎر ﺑﺮﻧﺪ، ﻣﺎﻟﻲ را در ﺑﺮاﺑﺮﻣﺎل ﻳﺎﻋﻮض ﻣﻌﻴﻦ، داد و ﺳﺘﺪ ﻛﻨﻨﺪ. ﺑﺪﻳﻬﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ داد و ﺳﺘﺪ ﻣﻮﻗﻌﻲ ﺑﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ وﺟﻮد ﻣﻲرﺳﺪ ﻛﻪ ﻛﺎﺷﻔﻲ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻛﺎﺷﻒ ﮔﺎﻫﻲ ﻟﻔﻆ و زﻣﺎﻧﻲ ﻓﻌﻞ اﺳﺖ، در ﺻﻮرت اول، آن راﻋﻘﺪ ﺑﻴﻊ و در ﺻﻮرت دوم آن را ﻣﻌﺎﻃﺎت ﻣﻲﻧﺎﻣﻨﺪ. ﺑﻴﻊ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺑﻪ داد و ﺳﺘﺪ ﻳﻌﻨﻲ ﻣﻌﺎﻃﺎت اﻧﺠﺎم ﺷﻮد، ﺑﺪون اﻳﻦﻛﻪ ﻧﻴﺎزی ﺑﻪ ﻗﻮل وﮔﻔﺘﺎر ﺑﺎﺷﺪ(کاتوزیان:1393،ج1، 91).
1-2-8-3-معاطات در نظر فقهی
ﻣﻌﺎﻃﺎه: ﻣﻔﺎﻋﻠﻪ اﺳﺖ از ﻋﻄﺎء، ﺧﺮﻳﺪ و ﻓﺮوﺷﻲ ﻛﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ داد و ﺳﺘﺪ ﻋﻤﻠﻲ اﻧﺠﺎم ﺷﻮد و ﺻﻴﻐﻪای در آن ﺑﻪ ﻛﺎر ﻧﺮود. اﻳﻦ ﻧﻮع ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ را ﺑﺮﺧﻲ از ﻓﻘﻬﺎء ﺑﺎﻃﻞ ﻣﻲداﻧﻨﺪ و ﺑﻌﻀﻲ ﺻﺤﺖ آن را در اﻣﻮر ﺟﺰﺋﻲ ﭼﻮن ﺧﺮﻳﺪ ﻧﺎن وﺳﺒﺰی روا داﻧﻨﺪ و ﺟﻤﻌﻲ ﻣﻄﻠﻘﺎً آن را ﺻﺤﻴﺢ داﻧﻨﺪ و از اﻳﻦ ﺟﻤﻊ ﺑﺮﺧﻲ ﻣﻔﻴﺪ ﻣﻠﻚ وﻋﺪهای ﻣﻔﻴﺪ اﺑﺎﺣﻪ داﻧﻨﺪ و ﮔﺮوﻫﻲ آن را ﺑﻴﻊ ﻣﺘﺰﻟﺰل داﻧﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺗﺼﺮف رﺳﺪ. در ﻣﻮرد ﻫﺒﻪ و اﺟﺎره و دﻳﮕﺮ ﻣﻌﺎﻣﻼت ﻧﻴﺰ ﺟﺎری اﺳﺖ. در ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻓﻘﻬﻲ اﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﻣﻌﺎﻃﺎت ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﺑﺪون ﻟﻔﻆ و اﺷﺎره ﻧﻴﺰ آﻣﺪه اﺳﺖ؛«اﻟﺘَﻌﺎﻃﻲ ﻓِﻲَ اﻟﺒَﻴﻊِ وَﻳﻘﺎلَ ﻓﻴِﻪِ اﻳﻀﺎً اﻟﻤُﻌﺎﻃﺎتِ، أنِ ﻳﺄﺧُﺬ اﻟﻤُﺸَﺘﺮی اﻟﻤَﺒﻴﻊ و ﻳَﺪِﻓُﻊ ﻟﻠﺒﺎﺋﻊ اﻟﺜَﻤَﻦِ، ﻣِﻦَ ﻏَﻴﺮﺗَﻜَﻠﻢِ وَﻻِ اﻻِﺷَﺎرَه»(نراقی:1415، ج16، 198).
ﻣﻌﺎﻃﺎت؛ آن اﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻳﻚ از ﺧﺮﻳﺪار و ﻓﺮوﺷﻨﺪه، ﻣﺎﻟﻲ را ﻛﻪ ﻣﻲﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻋﻮض ﺷﻲء درﻳﺎﻓﺖ ﺷﺪه از دﻳﮕﺮی ﺑﻪ او ﺑﺪﻫﺪ، ﺑﺎ ﺗﻮاﻓﻖ ﻃﺮف ﻣﻘﺎﺑﻞ، ﺑﺪون ﻋﻘﺪ ﺑﺨﺼﻮﺻﻲ ﺑﻪ او ﺑﺪﻫﺪ. ﺻﺎﺣﺐ ﻣﻌﺠﻢ أﻟﻔﺎظ اﻟﻔﻘﻪ اﻟﺠﻌﻔﺮی در ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻌﺎﻃﺎت، ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﺑﺪون اﻳﺠﺎب و ﻗﺒﻮل ﻟﻔﻈﻲ را آورده اﺳﺖ و ﻣﻲﻧﻮﻳﺴﺪ: اﻟﺒﻴﻊ ﺑﺎﻟﻤﻌﺎﻃﺎه وﻫﻮ ﻣﺎ ﻛﺎن ﺑﺘﺴﻠﻴﻢ اﻟﻤﺒﻴﻊ و ﻗﺒﺾ اﻟﻌﻮض ﺑﺪون ﺻﻴﻐﺔاﻟﺒﻴﻊ ﻣﻦ إﻳﺠﺎب وﻗﺒﻮل».(ﻓﺘﺢ اﷲ: 1415، 92).
اﻣﺎم ﺧﻤﻴﻨﻲ(ره) در ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻌﺎﻃﺎت ﻣﻲﻧﻮﻳﺴﻨﺪ: رﺿﺎﻳﺖ ﻗﻠﺒﻲ ﻃﺮﻓﻴﻦ و ﻧﻴﺰﻋﻤﻠﻲ ﻛﻪ دﻻﻟﺖ ﺑﺮآن رﺿﺎﻳﺖ ﻛﻨﺪ، ﻣﻌﺎﻃﺎت ﮔﻮﻳﻨﺪ و در ﻏﺎﻟﺐ ﻣﻌﺎﻣﻼت ﺟﺮﻳﺎن دارد(خمینی(ره):1379، 27).
ﻓﻘﻬﺎ وﺣﻘﻮقداﻧﺎن ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﺸﺘﺮﻛﻲ ازﻣﻌﺎﻃﺎت ﻧﺪارﻧﺪ دو ﻧﻜﺘﻪ ﻣﻲﺗﻮان از ﺗﻌﺎرﻳﻒ ﻓﻮق ﻓﻬﻤﻴﺪ:
- ﻓﻌﻞ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﻣﻌﺎوﺿﻪ و ﺗﻌﻮﻳﺾ و ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ رﺿﺎﻳﺖ ﺑﺎﺷﺪ.
- اﻋﻄﺎی ﻋﻮض در ﻣﻘﺎﺑﻞ آﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﻣﻲﮔﻴﺮد ﺑﺪون اﻳﺠﺎب و ﻗﺒﻮل ﻗﻮﻟﻲ اﺳﺖ. از ﺟﻤﻊﺑﻨﺪی ﺗﻌﺎرﻳﻒ ذﻛﺮ ﺷﺪه ﺑﻪ اﻳﻦ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻣﻲرﺳﻴﻢ ﻛﻪ ﻣﻌﺎﻃﺎت در ﻧﻜﺎح ﻋﺒﺎرت از: اﻇﻬﺎر رﺿﺎﻳﺖ ﻗﻠﺒﻲ و ﺑﺎﻃﻨﻲ ﺑﻮﺳﻴﻠﻪ ﻓﻌﻞ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ و ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﻳﮕﺮ: ﻣﻌﺎﻃﺎت ﻋﻘﺪی اﺳﺖ ﻛﻪ اﻧﺸﺎء آن ﻓﻌﻠﻲ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ.