فقر مادی خانواده
بیشتر بزهکاران جوامع را افراد فقیر تشکیل می دهند مثلاً افرادی که در محله های شلوغ و پرجمیعت شهرها زندگی می کنند بیشتر از سایر افراد در خطر بزهکاری قرار دارند.
البته نمی توان گفت بین فقر و بزهکاری رابطه ای مستقیم وجود دارد چون در هر جامعه عده زیادی از مردم فقیرند ولی بزهکار نیستند اما یکی از عللی که افراد مختلف را به بزهکاری می کشاند در محرومیت های ناشی از فقر است .به رغم اینکه بین فقر مادی و بزهکاری هیچ ارتباطی وجود ندارد،ولی عامل مهمی در بزه جوانان جامعه به شمار میآید،زیرا به علت فقر و نداری امکان دسترسی به بسیاری از امکانات آموزشی را از دست میدهند و هیچ تخصص و حرفهای پیشه نمیکنند و در نتیجه در بازار کار سهم عمدهای ندارند.همین امر موجب کشیده شدن گروهی از جوانان به سمت و سوی بزهکاری و امکان استفاده از آن میشود
البته در بعد دیگر باید گفت مقدار چشمگیری از بزهکاران را افراد ثروتمند و پردرآمد جامعه تشکیل می دهند زیرا در خانواده هایی که رفاه و درآمد اقتصادی زیاد است روابط انسانی بر اثر کثرت کار و یا سرگرمی ضعیف تر می شود ضعف روابط انسانی به نوبه خود عامل مساعدی برای کشش به بزهکاری است.
ج: ستیزه والدین
وقتی محیط خانواده کانون و محیط مناسبی برای زندگی نباشد انسانی سعی می کند بیشترین اوقات خود را در خارج از محیط خانواده بگذراند.
محمد حسین فرجاد درباره اختلافات و مشاجرات و ستیزه های والدین و تأثیر سوء آن بر فرزندان می نویسد:ضمن ارتباط و تماس با معتادان جوان به عده ای برخوردیم که به علت روابط نامطلوب والدین شان با یکدیگر راه مواد مخدر و اعتیاد را انتخاب کرده بودند به نظر وی وقتی محیط خانواده کانون و محیط مناسبی برای زندگی نباشد انسان باید سعی کند به دام فرصت طلبان اعتیاد که مانند شکارچیان ماهری که دنبال شکار می گردند نیافتد این تبهکاران و عاملان اعتیاد و مخدرات پس از شناخت مشکل شخصی این افراد در نقش انسان دلسوز ظاهر شده و برای فرار از این واقعیت تلخ آنان را به مصرف سیگار و مخدرات دعوت می کنند و پس از چند بار مصرف مواد مخدر معتادش می نمایند و پس از معتاد کردن شخص ،دیگر از آنها به عنوان دوست خبری نمی شود بنابراین هر قدر ستیزه های خانوادگی بیشتر باشد احتمال کشش به طرف بیرون از خانه و دوستان ناباب و اعتیاد و دیگر انحرافات و آسیب های اجتماعی بیشتر می شود.
درباره تأثیر شرایط نامطلوب محیط خانواده در گرایش به جرائم و بزهکاری همچنین می توان گفت: هم دختران و هم پسرانی که والدین خود را در اثر جدایی هیجان آمیز یا طلاق از دست می دهند بیشتر در اعمال بزهکارانه درگیر می شوند در میان پسرانی که پدر و در میان دخترانی که مادر خود را در اثر مرگ از دست می دهند وقوع جرم و جنایت و اعتیاد بیش از مردم عادی هست.
در این راستا آمارها نشان میدهند، نوجوانانی که والدینشان دچار مشکلات و مسائل اخلاقی- رفتاریاند،بیشتر در معرض خطر اعتیاد و مصرف مواد مخدر قرار دارند،مشکلات رفتاری خانوادگی منجر به عدم امنیت و وارد شدن فشار روانی بر جوانان و نوجوانان میشود و آنان را از محیط امن خانواده دور میسازد.همین امر موجب ارتباط بیشتر آنها با دوستان و گاه افراد مسئلهداری میشود که زمینهساز بسیاری از مسائل اجتماعی بعدی خواهد بود.
بند سوم :عوامل محیطی
دوستان و معاشرین ناباب، یا بطور کلی عوامل محیطی می تواند در کشیده شده کودکان و نو جوانان به سوی بزهکاری موثر واقع شود در جامعه،عوامل مخاطرهآمیز محیطی میتوانند شامل موارد زیر باشند:
الف:نقش گروه همسالان و دوستان
گروه همسالان و دوستان الگوهای مورد قبول یک فرد در شیوه گفتار، رفتار و اندیشیدن هستند. فرد برای اینکه مقبول جمع دوستان و همسالانش باشد و با آنها ارتباط و معاشرت داشته باشد، ناگزیر است هنجارها و ارزشهای آنها را بپذیرد. در غیر این صورت، از آن جمع مطرود میشود. از اینرو، به شدت متأثر از آن گروه میگردد، تا حدّی که اگر بنا باشد در رفتار فرد تغییری ایجاد شود یا باید هنجارها و ارزشهای آن جمع را تغییر داد یا ارتباط فرد را با آن گروه قطع کرد. تأثیر گروه همسالان، همفکران و همکاران و دوستان در رشد شخصیت افراد کمتر از تأثیر خانواده نیست؛ چرا که در مرحله بعد از محیط خانواده، منحصرا زیر نفوذ این گروه قرار میگیرد. بدین روی، اگر فردی با گروهی از بزهکاران رابطه برقرار کند و با آنها دوست شود، به تدریج تحت تأثیر رفتار آنها قرار میگیرد ، چون از سویی، ملاک پذیرش و قبول فرد توسط یک گروه و جمع، پذیرفتن فرهنگ آنهاست.
ب:عوامل مربوط به مدرسه
مدرسه دومین سازمان اجتماعی است که در ساختار شخصیتی نوجوانان سهم مهمی را ایفا میکند. آگاهی مربیان نسبت به اصول بهداشت روانی در شکلگیری صحیح شخصیت کودکان اثر دارد. عواملی چون بیتوجهی اولیاء مدرسه ، استرسهای شدید تحصیلی، عملکرد تحصیلی ضعیف، ترک تحصیل، ورود به مدرسه جدید و احساس انزوای اجتماعی، بیعلاقگی به فعالیتهای مدرسه، عدم نظارت و کنترل کافی مسئولین مدارس بر دانشآموزان، مدیریت ضعیف مدارس و… از جمله عواملی محیطی تأثیرگذار در گرایش فرد به بزهکاری هستند.
- فرجاد،محمد حسین، منبع پیشین ، ص95
- دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، جامعهشناسی روشهای درمان گروهی، ص 5