: محل سکونت فرد
محل سکونت فرد، موقعیت و شرایط حاکم بر آن از جمله فاکتورهائی است که باید در مورد معضل بزهکاری مدنظر قرارگیرد. بهعبارت دیگر افرادیکه در محلههای شلوغ و پرجمعیت شهرهای صنعتی و تجاری زندگی میکنند، بیشتر از سایر افراد در خطر بزهکاری قرار دارند و عواملی چون: حاشیهنشینی، جمعیت زیاد، وفور مشاغل کاذب، شیوع خشونت، فقدان ارزشهای اخلاقی و… از جمله عوامل تأثیرگذار بر آن است.
د: عدم برخورداری از محیطهای تفریحی سالم
انسانها در عصر صنعت و فناوری به سبب تسلّط یافتن بر ابزار کار و صنعتی شدن کارها و امکان تولید انبوه با کمترین نیروی کار، از فراغت بیشتری برخوردارند. از اینرو، بخشی از اوقات خود را برای استراحت و رفع خستگی و بازیابی مجدّد توان و قدرت کار، به تفریح اختصاص میدهند.
اگر مکانهای تفریحی سالم و مطابق با ارزشها و آداب و رسوم و فرهنگ و معتقدات مذهبی وجود نداشته باشند، افراد به سایر اماکن عمومی از قبیل قهوهخانهها، غذاخوریها، کوچهها و خیابانها پناه میبرند. در این شرایط، افراد بزهکار و منحرف در بین آنها نفوذ کرده، آنها را به کارهای خلاف میکشانند تا بر اثر پیدا کردن همدست در رفتارهای نابهنجار، به آرامش نسبی برسند و بدین صورت، زمینه انحراف افراد جویای تفریح سالم، فراهم میشود و این افراد، بخصوص اقشار جوان، جذب گروههای منحرف میشوند.
بند چهارم :عوامل اجتماعی خاص
در این حوزه، بیشتر جامعهشناسان آسیبهای اجتماعی و انحرافات را فقط به عنوان یک پدیده اجتماعی به حساب میآورند. از اینرو، تنها به بررسی علل اجتماعی آن میپردازند و به علل فردی و روانی توجّه نمیکنند. در عین اینکه ویژگیهای شخصیتی و روانی افراد نیز در این امر مؤثر است و در زمینه رفتارها جایگاه ویژهای دارند، اما در این مقام، علل اجتماعی انحرافات مورد بحث و بررسی قرار میگیرند و از بین آنها، به عواملی که نقش مهمتری در این زمینه ایفا میکنند توجه میشود:
الف :تاثیربحرانهای اقتصادی
عواملی مانند بحرانهای اقتصادی، گرسنگی، تورم، مهاجرت (که در پی آن آوارگی، تضاد و تعارض فرهنگی بهعلت تغییر علل جغرافیائی ایجاد میشود)، بیکاری، رفاه اقتصادی یا فقر نقش بسیار مهمی در گرایش افراد به بزهکاری ایفا میکند. احتمال دارد خانوادههائی هم که درآمد اقتصادی بالائی دارند، بهدلیل ضعف روابط انسانی یا کثرت کار و سرگرمی، زمینه مساعدی را برای گرایش اعضاء خانواده به موادمخدر فراهم نمایند.
همچنین جمعیت آسیبپذیری که معمولاً در گروههای سنتی ۱۵ تا ۲۵ سال قرار میگیرد، بهعلت عدم دستیابی به شغل مناسب در جامعه در گرایش به مواد آسیبپذیرتر هستند.
ب: نابرابری های اقتصادی – اجتماعی
وجود تفاوتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میان اقشار مختلف جامعه مانند فلسفهء طبقاتی و اجتماعی، شکاف درآمدی،نابرابری در برخورداری از منابع ثروت اجتماعی،نابسامانی عیمق در امکان دستیابی به قدرت سیاسی،درجات بسیار متفاوتی از فقر و محرومیت اجتماعی و امکانات متفاوت فرصتهای زندگی در مجموع باعث میشوند که در فرد احساسی از تبعیض،حرمان و سرخوردگی پیدا شود. یکی از راههایی که در برابر این افراد قرار میگیرد و به نظرشان به طور موقت آن را از رودررویی با مشکلات دور میکند،روی آوردن به سوی بزهکاری است؛و مسلم است که این اتفاق برای خانوادههایی روی میدهد که از جهت اراده و قدرت تجزیه و تحلیل و درک مسائل ضعیف بوده و روی اعضای خود نظارت کافی ندارند
اختلاف طبقاتی در هر جامعه به بی ایمانی بیشتر افراد آن جامعه نسبت به شرایط اقتصادی موجود منتهی می شود و همین بی ایمانی در شناخت اجتماعی افراد نسبت به بزهکاری تأثیر بسزایی دارد.
ج: وضعیت بد اقتصادی
تأثیر وضعیت اقتصادی بر رفتار و اخلاق آدمی از گذشتههای دور، مورد توجه دانشمندان بوده است. امروزه جرمشناسان در این زمینه به دو گروه تقسیم میشوند: گروهی که گرایش به مکتب سوسیالیستی دارند، معتقدند که رفتار انحرافی افراد شدیداً متأثر از وضعیت بد اقتصادی آنهاست. در نتیجه، شرایط نابرابر توزیع ثروت و ناعادلانه بودن آن را عامل انحراف میدانند و این را که بیشتر منحرفان و مجرمان و بزهکاران و معتادان به مواد مخدّر از اقشار پایین جامعه بوده، در محلات فقیرنشین و شلوغ و کثیف زندگی میکنند، تأییدی برای ادعای خود میدانند.
در مقابل این دیدگاه، دستهای دیگر از جرمشناسان رشد اقتصادی و بالا رفتن سطح زندگی را عامل انحراف میدانند ،در منابع دینی ما نیز به این مسأله توجه شده است. اسلام هیچیک از دو نظر را به عنوان عامل انحصاری نمیپذیرد؛ یعنی از سویی، فقر و تنگدستی را عامل بیتوجهی به مسائل معنوی و ارزشها و هنجارها میداند و روایت مشهور من لا معاش له لامعاد له اشاره به این مطلب دارد. دلیل این مسأله هم روشن است؛ زیرا اگر افراد از لحاظ اقتصادی، در شرایطی قرار بگیرند که نتوانند مایحتاج اولیه و ضروری زندگی خود را فراهم کنند، در این صورت چنین افرادی زیربار ارزشهای اخلاقی و هنجارهای صحیح نمیروند، بلکه همه توان خود را در راه رفع مشکلات معیشتی به کار میگیرند.
روایتی که از پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله در این زمینه وجود دارد، به روشنی دلالت بر این مدعا دارد: اگر فقر در جامعه به قدری زیاد شود که گروههایی در جامعه گرسنه باشند و در تأمین معیشت خود دچار مشکل شوند، به یقین ارزشها و دستورات و هنجارها و قوانین را نادیده میگیرند و در این صورت، انحرافات اجتماعی در جامعه اشاعه مییابد
- حسینی ،شیوا و فقیهی، علی ، شناخت و بررسی عوامل اعتیاد جوانان و نوجوانان به موادمخدر، ص 42.
- حسینی، شیوا و فقیهی، علی، منبع پیشین، ص 43
کوکبی، مهدی، اعتیاد جوانان و نوجوانان از نظر روانشناختی وجامعه شناسی و توصیه های پیشگیرانه/ قسمت اول،ص49
- مجلسی ، محمدباقر ، بحارالانوار، ج 62، روایت 7، ص 27