هرچه عمرشان طولانی تر باشد، درخشش آن هم بیش تر است اما راه مردم نادرست، تاریک و تاریک تر می شود.
به اعتقاد نویسنده: ما می توانیم با بهره گرفتن از یک راهنما، که قانون طلایی نامیده می شود، تمام تصمیمات اخلاقی خودمان را کنترل کنیم.
در چنین موقعیتی، مایل بودم چگونه با من رفتار شود؟ این پرسش راهنمایی کامل برای هر موقعیتی است.
با نگاهی به فرهنگ ها و ادیان مختلف ملاحظه می شود که اشکال گوناگونی از قانون طلایی وجود دارد:
اسلام: مؤمن کسی است که آن چه را برای خودش دوست دارد، برای همسایه اش هم دوست دارد.
مسیحیت: آنچه را که می خواهی دیگران در مورد تو انجام دهند، خود در مورد آن ها انجام بده.
یهودیت: آن چه را برای خود نمی پسندی، برای زیردستانت هم نپسند.
بودائیسم: دیگران را با آن چه که برای خود دردآور است، آزار مده.
زرتشتی: آن چه را که برای خودت قابل قبول نیست در مورد دیگران انجام نده.
دو اصل واقعاً مهم در اخلاق عبارتند از: اولاً دارا بودن معیارهای جهت پیروی. ثانیاً تمایل به پیروی.
انجمن اخلاقی جوزفسون، یک انجمن بی طرف و غیرانتفاعی برای بهبود کیفیت اخلاقی جامعه، اظهار می دارد: “اخلاق عبارت است از چگونگی روبه رو شدن با چالش عملی درست، درحالی که هزینه آن بیش از انتظارمان باشد.
اخلاق دو منظر دارد: اول بکارگیری توانایی تشخیص درست از غلط، خوب از بد، متناسب از غیرمتناسب و دوم تعهد انجام آن چه درست، خوب و متناسب است. اخلاق موضوعی برای تفکر و مناظره نیست، بلکه نیاز به عمل دارد.
همه مایلند که مناسبترین رفتار را دریافت کنند حتی آنهایی که مشوق ارتباطات ناسالم هستند و یا کسانی که خود درگیر رفتارهای مخرب می باشند، باز هم آرزومند و یا جستجوگر رفتاری مطلوب از طرف دیگران هستند. طلب رفتاری درست و مناسب از طرف دیگران برای هیچ کس غیرعاقلانه نیست.
همچنان که تمایل به رفتار درست با دیگران هم انتظار بالایی نیست. بسیاری از مردم مایلند رفتاری را از دیگران ببینند که بهتر از رفتار خودشان با آنان است و تصدیق این امر هم برایشان کار مشکلی است. ملاک آنها چیست؟
ملاک های قراردادی اهمیتی ندارد می خواهد ثروت باشد یا استفاده یا طرز فکر یا قومیت یا نژاد و یا هر چیز دیگری به صورت منطقی قابل دفاع نخواهد بود.
یکی از مهمترین قوانین در ارتباطات انسانی، یافتن زمینه های مشترک با دیگران است. این موضوع برای شما در دوست یابی، ملاقات با مشتری، آموزش به شاگرد، ارتباط با کودکان و … راهنمای خوبی است با مقایسه تجربیات مشابه و شناخت عقاید مشترک راه برای ارتباطات موفقیت آمیز هموار می شود.
قانون طلایی می تواند برای خلق یک زمینه مشترک با هر فرد معمولی مورد استفاده قرار بگیرد.
قانون طلایی یک فلسفه برد- برد است.
آیا تا به حال به افرادی که برد خود را در باخت دیگران می بینند برخورد کرده اید؟
آنان همه را به چشم دشمنی می بینند که باید در هم کوبیده شود. یا برای برد به رنج دیگران هم راضی هستند. چنین طرز فکری اساس و پایهی بنیادی است که در سپتامبر ۲۰۰۲ به وجود آمد. آن را بنیاد فساد نامیده اند و توسط شرکت موچوال دات کام ارائه شده است. براساس گفته های مدیر آن، این بنیاد در “شرکت هایی که بخش مهمی از درآمدشان از طریق تولیدات ناپسند اجتماعی تأمین می شود” سرمایه گذاری می کند و اساساً شامل قمار، تنباکو، الکل و سلاح های جنگی است. در واقع محصولاتی که نمایان گر یک بحران اقتصادی هستند. به نظر کارشناسان، این “سرمایه گذاری فساد” به اندازه سرمایه گذاری در شرکت های “جامعه پسند” سودآور نیست اما همان طور که از نام آن پیداست، هدف بنیادی ناشی از نیت سرمایه گذارانی است که می خواهند با بهره گرفتن از ضعف دیگران کسب درآمد کنند. وقتی با قانون طلایی زیست می کنید همه برنده هستید. اگر رفتار منِ نوعی با شما آن گونه باشد که مایلم دیگران با من داشته باشند، شما برنده اید. اگر شما چنین کنید، من برنده ام، سپس بازنده ای وجود ندارد.
تدکایل می گوید: “با حرکت در یک فضای معنوی که تغییر مقتضیات نیز مغلوب پایداری آن می شود، می توان به هماهنگی و صلح درونی دست یافت".
برای اخلاقی زیستن، به هنگام اتخاذ مشکل ترین تصمیمات، باید به اصول خود پای بند باشید. به قول ادوارد آر. لیمن:
اصول به خصوص اصول معنوی- هرگز مانند بادنمایی نیستند که با وزش هر نسیمی به جنبش در آیند. اصول معنوی به پرگاری می مانند که حقیقت و استواری ابدی دارند و این چیزی است که چه در کسب و کار و چه در کلاس درس حائز اهمیت است.(ماکسول جان،)
۲-۹- انواع فرهنگ های اخلاقی
«ویکتور[۴]» و «کولن[۵]» با طراحی ابزاری تحت عنوان پرسشنامه جو اخلاقی (Eca) تنش نوع فرهنگ و جو اخلاقی مختلف را مورد شناسایی قرار دادند.
۲-۹-۱- فرهنگ اخلاق حرفه ای:
کارکنان از مقررات و مجموعه دستورالعمل هایی که به وسیله گروه های حرفه ای مربوط یا قوانینی که بوسیله دولت تعیین و ابلاغ گردیده، تبعیت می کنند. در چنین شرایطی، کارکنان برای اینکه ازنظر اخلاق چطور رفتار کنند، نگاهشان به بیرون سازمان است.
۲-۹-۲- فرهنگ اخلاقی مراقبتی:
در جو اخلاقی مراقبتی، کارکنان درون سازمان بطور واقعی و راستین به رفاه دیگران هم در درون و هم در بیرون سازمان توجه می کنند. اقدامات گروهی که چنین جوی را از خود بروز می دهند، باید توجه به تمامی کسانی که بوسیله تصمیماتشان مورد تأثیر قرار گرفته اند را نشان دهد.
۲-۹-۳- فرهنگی اخلاقی مقرراتی:
در جو اخلاقی مقرراتی ازکارکنان انتظار می رود تا از قوانین واحد یا سازمان متبوع خود دقیقاً پیروی کنند.
۲-۹-۴- فرهنگ اخلاقی ابزاری:
در این نوع فرهنگ اخلاقی، اعضاء سازمان مراقب منافع خودشان هستند و اغلب به دنبال بهره مندی ازدیگران می باشند.
۲-۹-۵- فرهنگ اخلاقی کارایی مدار:
در این نوع جو اخلاقی، راه و روش درست انجام دادن کارها در درون سازمان، راه و روشی است که از کارایی بیشتری برخوردار باشد.
۲-۹-۶- فرهنگ اخلاقی مستقل: در فرهنگ اخلاقی مستقل، کارکنان به شدت تحت تأثیر احساس و برداشت خودشان از درست یا غلط بودن کارها، اقدام به فعالیت می کنند
۲-۹-۷- فرهنگ اخلاقی اسلامی
از دیدگاه جوامع غربی، حداقل ۴ نوع طرز فکر در خصوص رفتار اخلاقی در سازمان ها وجود دارد که عبارتند از:
دیدگاه اصالت نفع: رفتارهایی اخلاقی هستند که بیشترین فایده را برای بیشترین تعداد افراد به همراه داشته باشد.
دیدگاه فرد گرایی: رفتاری اخلاقی تلقی می شود که برای منافع بلند مدت خود فرد مفید باشد.
دیدگاه حقوقی – اخلاقی: رفتاری اخلاقی است که حقوق اساسی تمامی افراد جامعه را تأمین می نماید.
دیدگاه عدالت: زمانی که با افراد به صورت منصفانه و بی طرفانه برخورد شود، رفتار اخلاقی حاکم گردیده است
فلسفهی یونان باستان همچون سقراط، افلاطون و ارسطو، علم اخلاق را به منظور مطالعه فلسفه اخلاق بنیان نهادند.
مکاتب مختلف فکری همچون مکتب اصالت نفع، مکتب قرار دادگری، مکتب خود پرستی و…، راه حل های متفاوتی برای موضوع اخلاقیات دارند. در این میان، اخلاق در مکتب الهام حجت اسلام از جایگاه والاتری برخوردار است.
اهمیت اخلاق در دین مبین اسلام به حدی است که رسول اکرم، دیندارترین افراد را خوش اخلاق ترین آنها می دانند. و در جایی دیگر می فرمایند که اخلاق بهترین چیزی است که خداوند به بنده اش عطا نموده است.
امام علی (ع) می فرمایند شش چیز است که اخلاق در آن آزمایش می شود.
خشنودی، خشم، امنیت، ترس، منع (جلوگیری) و رغبت (میل) یعنی در این شش چیز هر کس از حد اعتدال و میانه خارج شود نیکو است وگرنه اخلاق او مزموم است.
عناصر اخلاق احسنه چهار فضیلت است که هر یک از آنها از تهذیب و پاکی یکی از قوای چهارگانه حاصل می شود.
سپس حقیقت هر صفت نیکی منشعب از فضایل است:
حکمت. شناختن حقایق موجودات به طریقی که هستند که بر دو قسم است:
حکمت نظری (علم به حقایق موجوداتی است که وجود آنها به قدرت و اختیار ما نیست) و حکمت عملی (علم به حقایق موجوداتی است که وجود آنها به قدرت و اختیار ماست و افعالی می باشد که از انسان صادر می شود) در مجموع پس از تهذیب و پاکیزگی قوه عاقله،صفت حکمت حاصل می شود.
منابع پایان نامه با موضوع بررسی رابطه بین اخلاق حرفه ای و هوش معنوی در ...