بین گروه های اتوسوکسیماید، ساخارین و کنترل………………………………………………………… ۵۸
نمودار ۴-۱۵) مقایسه میانگین مدت زمان تأخیر در ورود به هر بازو بر حسب ثانیه موشهای صحرایی نر در روزهای مختلف آزمون ماز شعاعی بین گروه های اتوسوکسیماید، ساخارین و کنترل………………………….. ۵۹
نمودار ۴-۱۶) مقایسه میانگین مدت زمان تأخیر در ورود به هر بازو بر حسب ثانیه موشهای صحرایی ماده در روزهای مختلف آزمون ماز شعاعی بین گروه های اتوسوکسیماید، ساخارین و کنترل…………………………. ۶۰
نمودار ۴-۱۷) مقایسه میانگین خطاهای حافظه کاری موشهای صحرایی نر در اثر تزریق غلظتهای مختلف اسکاپولامین و پروپرانولول در گروه های کنترل، ساخارین و اتوسوکسیماید……………………………………… ۶۱
نمودار ۴-۱۸) مقایسه میانگین خطاهای حافظه کاری موشهای صحرایی ماده در اثر تزریق غلظتهای مختلف اسکاپولامین و پروپرانولول در گروه های کنترل، ساخارین و اتوسوکسیماید………………………………………۶۲
نمودار ۴-۱۹) مقایسه میانگین خطاهای حافظه مرجع موشهای صحرایی نر در اثر تزریق غلظت¬های مختلف اسکاپولامین و پروپرانولول در گروه های کنترل، ساخارین و اتوسوکسیماید…………………………………….. ۶۳
نمودار ۴-۲۰) مقایسه میانگین خطاهای حافظه مرجع موشهای صحرایی ماده در اثر تزریق غلظتهای مختلف اسکاپولامین و پروپرانولول در گروه های کنترل، ساخارین و اتوسوکسیماید……………………………………… ۶۴
نمودار ۴-۲۱) مقایسه میانگین مدت زمان تأخیر در ورود به بازوها موشهای صحرایی نر در اثر تزریق غلظتهای مختلف اسکاپولامین و پروپرانولول در گروه های کنترل، ساخارین و اتوسوکسیماید……………………….. ۶۵
نمودار ۴-۲۲) مقایسه میانگین مدت زمان تأخیر در ورود به بازوها موشهای صحرایی ماده در اثر تزریق غلظتهای مختلف اسکاپولامین و پروپرانولول در گروه های کنترل، ساخارین و اتوسوکسیماید………………………. ۶۶
نمودار۴-۲۳) مقایسه میانگین غلظت آستانه پنتلین تترازول برای شروع تشنج در روز ۶۰ بعد از تولد درموشهای نر، گروه های دریافت کننده اتوسوکسیماید، ساخارین و کنترل………………………………………………………………۶۷
نمودار۴-۲۴) مقایسه میانگین غلظت آستانه پنتلین تترازول برای شروع تشنج در روز ۶۰ بعد از تولد درموشهای ماده، گروه های دریافت کننده اتوسوکسیماید، ساخارین و کنترل………………………………………………………… ۶۸
نمودار۴-۲۵) مقایسه میانگین غلظت آستانه پنتلین تترازول برای شروع تشنج در روز ۶۰ بعد از تولد درموشهای نر بعد از دریافت پیشتیمار فنوباربیتال، گروه¬های دریافت کننده اتوسوکسیماید، ساخارین و کنترل…………………….. ۶۹
نمودار۴-۲۶) مقایسه میانگین غلظت آستانه پنتلین تترازول برای شروع تشنج در روز ۶۰ بعد از تولد درموشهای ماده بعد از دریافت پیشتیمار فنوباربیتال، گروه های دریافت کننده اتوسوکسیماید، ساخارین و کنترل…………………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۷۰
نمودار۴-۲۷) مقایسه میانگین غلظت آستانه پنتلین تترازول برای شروع تشنج در روز ۶۰ بعد از تولد درموشهای نر بعد از دریافت پیشتیمار اتوسوکسیماید، در گروه های دریافت کننده اتوسوکسیماید، ساخارین و کنترل………………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۷۱
نمودار۴-۲۸) مقایسه میانگین غلظت آستانه پنتلین تترازول برای شروع تشنج در روز ۶۰ بعد از تولد درموش¬های ماده بعد از دریافت پیشتیمار اتوسوکسیماید، در گروه های دریافت کننده اتوسوکسیماید، ساخارین و کنترل ……………………………………………………………………………………………………………………………………. ۷۲
فصل اول
۱-مقدمه
۱-۱صرع
صرع[۱] از شایعترین اختلالات عصبی است که در آن یک ناحیه محدود مغزی و یا نواحی گستردهی از مغز فعالیتهای کنترل نشده خود به خودی نشان میدهند (Cavalheiro et al., 1991). صرع با تشنج[۲] نمود پیدا میکند که نتیجه تغییر موقت رفتار جمعیت های نورونی در سیستم عصبی مرکزی و بروز پشت سر هم و غیر عادی پتانسیلهای عمل است (Hauser, 1994; Stafstrom, 2003). تظاهرات بالینی تشنجهای صرعی[۳]، به محل ضایعه و طرز انتشار تخلیه نورونی مغز بستگی دارد. در انواع مختلف تشنج نواحی مختلفی از مغزدرگیر هستن(Chang and Lowenstein., 2003). این اختلال عصبی در همه سنین، همه نژادها و درهر دو جنس بروز میکند. مسری نیست و باعث عقب ماندگی ذهنی و روانی نمیشود اگرچه در افرادی که عقب ماندگی ذهنی دارند حملات صرع به وفور دیده میشود (Hopkins et al., 1995). آمارها مؤید این نکته هستند که صرع در بین جوانان به عنوان شایعترین بیماری عصبی شناخته شده که، یک تا دو درصد از افراد جامعه به آن مبتلا هستند. بیشترین زمان و میزان بروز صرع در سال اول زندگی است (Hauser, 1994 ; Russ et al., 2012). بروز صرع تقریبا در هر هفت نفر از ده نفر بدون علت شناخته شده است اما عوامل مختلفی از جمله آسیبها، ضربات مغزی، استعمال بیرویه داروها، عفونت، تب شدید و نواقص ژنتیکی میتوانند ایجاد کننده تشنجهای صرعی باشند (Rall and Sheifer, 1991).
۱-۱-۲-تقسیمبندی تشنجهای صرعی
در طبقهبندی تشنجهای صرعی، اصلیترین ملاک این است که آیا حملات محدود به یک ناحیه خاص هستند یا نه از همان ابتدا ژنرالیزه هستند و به سراسر مغز گسترش مییابند. بر اساس بیان بالینی و تصویر الکتروانسفالوگرام در طول و بین تشنج، تشنجهای صرعی به دو دسته کانونی و فراگیر تقسیم میشوند. تشنجهای کانونی، شامل تخلیههای الکتریکی غیر طبیعی به صورت موضعی در ناحیه محدودی از مغزند که ممکن است به همان ناحیه محدود نشده و به سایر نواحی مغزی گسترش پیدا کنند و باعث ایجاد تشنجهای فراگیر ثانویه شوند که با تاثیر بر عملکرد طبیعی نورونهای مغزی باعث تغییر سطح هوشیاری و رفتارهای پیچیده غیر طبیعی شوند. تشنجهای کانونی به دو دسته تقسیم میشوند که شامل تشنجهای موضعی ساده که با علائمی همچون نشانه های حرکتی، حسی روانی همراه است ولی هوشیاری متأثر از حمله نمیشود و حملات موضعی پیچیده، که در آن، حمله در هر دو نیمکره مغز به طور همزمان شروع شده و هوشیاری را تحت تاثیر قرار میدهد (Scheffer et al., 1995; Cavazos and Lum, 2005).
تشنجهای فراگیر که به سبب محل ضایعه و طرز انتشار تخلیه نورونی منجر به آسیبهای برگشتناپذیری در مغز و همچنین سایر اندامهای بدن میشوند، شامل تشنجهای غایب، میوکلونیک و تونیک-کلونیک است (Loiseau et al., 1990; Cavazos and Lum, 2005).
۱-۲-۱- صرع غایب
تشنج ژنرالیزه از نوع غایب در اصل “Petit mal” نامیده میشود یکی از چندین نوع تشنج است که در اواخر قرن هجدهم در فرانسه به عنوان"little illness” معرفی شد (Daly,1968).
از هر هفده کودک مبتلا به صرع حدود ده کودک مبتلا به صرع غایب هستند. این اختلال عصبی در بین کودکان ۵ تا ۱۵ ساله که زمینه قوی ژنتیکی برای ابتلا به این بیماری را دارند شایعتر است. این بیماری به واسطه دوره های کوتاه ناخودآگاهی که در آن هوشیاری مختل میشود مشخص شده است. صرع غایب فاقد دوره های تشنج شدید بوده و در ثبت الکتروانسفالوگرافی به صورت دورهی از فعالیت نورونی هماهنگ و یک الگوی اسپایک - موج با فرکانس تقریبی سه هرتزی مشخص میشود. تحریکپذیری بیش از حد قشر مغز و بر همکنش آن با تالاموس مولد الگوی ریتمی شاخص صرع غایب در حلقه تالاموکورتیکال است که در آن دوره های فعالیت انفجاری ریتمیک حاصل از اختلال در فعالیت نورونهای گابا ارژیک هستههای تالاموکورتیکال به عملکرد کانالهای کلسیمی نوع Tآستانه پایین وابسته است (Coulter et al., 1989a. b; Kostyuk et al., 1992; Huguenard, 1999; Gomora et al., 2001; McCormick and Contreras, 2001;Crunelli and Leresche, 2002a; Manning et al.,2004).
جهش در زیر واحد γ۲ رسپتورهای GABAبا کاهش بیان این زیر واحد همراه خواهد بود نتیجه اش کاهش وقایعی در قشر سوماتوسنسوری است که توسط r GABAA میانجیگری میشود و این امر مرتبط با صرع غایب در کودکان است .(Tan et al., 2007; Galanopoulou, 2010; Mcdonald et al. 2010)
به دلیل تعدادی از اختلالات مرتبط با تشنج غایب، درمان دارویی برای کودکان مبتلا به این بیماری مورد نیاز است. در حال حاضر داروهای صرع غایب شامل والپروات سدیم، اتوسوکسیماید و لاموتریژین است(Posner, 2005; Panayiotopoulos, 2010; Covanis, 2010; Glauser et al., 2010; Hwang et al.,2012; Matricardi et al., 2014).
شواهد قابل توجهی پیشنهاد میکنندکه در تشنج غایب الگوی تخلیه اسپایک-موج به وسیله نوسانات هماهنگ از نواحی کورتیکال، رتیکولارتالامیک و نورنهای کورتیکوتالامیک تولید میشوند .(Hardman, 2001) شلیک نوسانی نورونهای کورتیکوتالامیک نیازمند فعالیت کانالهای کلسیمی آستانه پایین هستند (Crunelli et al., 1989; Susuki and Rogawski; 1989; MCcormick and Bal, 1997).
۱-۱-۳-مکانیسمهای ایجاد کننده تشنجهای صرعی
مکانیسمهای ایجاد کننده تشنجهای صرعی متنوع هستند. اصل اساسی که به طور کلی در ایجاد تشنجهای صرعی پذیرفته شده است، عدم تعادل بین تحریک و مهار در شرایط صرعی است که در آن کاهش عوامل مهاری یا افزایش شدید تحریکپذیری در بخشی از شبکه نورونی مغز رخ میدهد و در نهایت فعالیت شدید و غیر طبیعی در این شبکه نورونی آغاز میشود که قادر است به سایر نواحی مغز گسترش یابد ( .(Stafstrom, 2003تغییر در الگوی فعالیت سیناپسها و مختلشدن عملکرد کانالهای یونی که ناشی از تغییر فعالیت ذاتی برخی از نورونها است را میتوان به عنوان مکانیسمهای اصلی زمینهساز حمله های صرعی معرفی کرد (Nobels, 2003; Wuttke and Lerche, 2006). شواهدی مبنی بر دخالت تغییر در سیستم های نوروترنسمیتری مختلف به ویژه گلوتامات، گابا و آسپارتات در ایجاد صرع وجود دارد تغییر در عملکرد نوروترنسمیترهای گلوتامات و گابا نسبت به سایر نوروترنسمیترها در ایجاد صرع بارزتر است (Pinto et al., 2005).
۱-۲ اهمیت کانالهای کلسیمی T-Type [۴] در صرع غایب
داروهای ضد صرع در برابر تشنج به وسیله تعدیل کردن تحریکپذیری عصبی از طریق اثر بر روی کانالهای کلسیمی، کانالهای سدیمی و انتقال نوروترنسمیترهای گاباارژیکی و گلوتاماتارژیکی اثر خود را میگذارند (Hardman, 2001).
کانالهای کلسیمیT-Type و Q/P شرکتکنندگان اصلی در ایجاد تشنجهای غایب هستند(jouvenceau, et al., 2001 Nelson and Todorovic, 2006). داروهایی که کانالهای کلسیمی نوع T را مهار میکنند ممکن است برای درمان انواع گستردهی از تشنج مفید باشند. شواهدی که این نتیجه را تأیید میکنند داروهای ضد صرع فنی توئین، زونیسامید، والپروات سدیم و داروهای ضد صرع دسته سوکسینیماید[۵] هستند که مهارکننده کانالهای کلسیمی نوع T هستند (Twombly et al., 1988; Todorovic et al., 2000; Gomora et al., 2001 ; Cain and Hildebrand and Snutch, 2014).
کانالهای کلسیمی وابسته به ولتاژ، بسته به پتانسیل غشایی که در آن فعال میشوند به دو دسته تقسیم میشوند (Cain and Hildebrand and Snutch, 2014):
پژوهش – اثرات دریافت اتوسوکسیماید در دوره تکوین بر آستانه تشنج و عملکرد شناختی در …