- شکستگی داخل مفصلی[۱۹۲]:
در آن خط شکستگی به داخل مفصل راه یافته است. ممکن است باعث محدودیت حرکات مفصلی گردد. تغییر مکان قطعات باعث ناهمواری سطح مفصلی میگردد و موجب پیدایش تغییرات دژنراتیو ثانویه مفصل میشود. [۱۹۳]
- شکستگی دررفتگی[۱۹۴]:
در مواردی که شکستگی همراه با دررفتگی مفصل باشد آن را شکستگی دررفتگی گویند؛ مثل شکستگی دررفتگی مفصل ران و شکستگی دررفتگی شانه. [۱۹۵]
همانطوری که دیده شد در علم پزشکی ترک برداشتن یا خرد شدن استخوان، از انواع شکستگی شمرده شده است. اما در لغت عرب و در فقه، کسر به معنای از بین رفتن اتصال استخوان آمده است.[۱۹۶] در جای دیگر به معنای جدا شدن قسمتی از قسمت دیگر آمده است.[۱۹۷] کنده شدن قسمتی از استخوان در علم پزشکی تحت یکی از انواع شکستگی ها بیان شده است. مطلبی که قانون مجازات نیز در ماده ۵۷۲ قانون مصوب ۹۲ آن را بیان کرده است البته مشروط به آنکه تکه کوچکی جدا شده باشد. ترک برداشتن با کلمه صدع و خرد شدن با کلمه رض مشخص شده است. با توجه به اینکه در فقه بررسی این صدمات به صورت مجزا بوده، هر صدمه را در گفتاری جدا بررسی خواهیم کرد.
گفتار دوم: کوبیدگی یا خرد شدگی
بیان شد که در علم پزشکی کوبیدگی را یکی از انواع شکستگیها می دانند. در فقه این صدمه با عنوان رض تعبیر شده است و آن را به معنای کوبیده شدن شی دانسته اند. شباهت فقه و پزشکی در دانستن این صدمه تحت یکی از انواع شکستگی ها، در بیان برخی از اهل لغت نیز آمده است و رض را به معنی شکستگی دانسته اند. بنابراین دانستن کوبیدگی به عنوان یک شکستگی خاص که در فقه نگاه خاصی به آن شده است منافاتی با بودن کوبیدگی تحت یکی از انواع شکستگیها ندارد.
از میان انواع شکستگی می توان دو نوع آن را منطبق با کوبیدگی در فقه دانست. اول شکستگی فشرده که استخوان در اثر فشار یا ضربه شدید، فشرده یا به عبارتی کوبیده می شود. دیگری شکستگی چند تکهای که استخوان در محل شکستگی به چند تکه تقسیم می شود. علم پزشکی قانونی این صدمه را با عنوان خردشدگی بیان کرده و در تعریف آن مقرر می دارد:
خردشدگی بیش از دو قطعه شکسته دارد.
یکی دیگر از انواع شکستگی که احتمال اشتباه آن با کوبیدگی وجود دارد شکستگی چند قطعهای است که در آن استخوان در چند نقطه شکسته است. شاخص برای تمایز این نوع از شکستگی با کوبیدگی را میتوان در فاصله میان تکه های شکسته شده دانست. در صورتیکه چند تکه شدن در یک محل باشد آن را کوبیدگی و در صورتیکه در چند نقطه مجزا در یک استخوان باشد آن را شکستگی و به عبارت دقیقتر چند شکستگی میدانیم.
گفتار سوم: ترک برداشتن
در علم پزشکی این صدمه تحت یکی از عناوین شکستگی ها بیان شده است. شکستگی در صورتیکه به صورت کامل بوده و در آن گسیختگی در تمام مقطع عرضی استخوان رخ دهد آن را شکستگی کامل می نامند. در مقابل شکستگی ناکامل قرار دارد که در آن، تنها قسمتی از مقطع عرضی استخوان دچار گسیختگی می شود.
در فقه این صدمه با عبارت صدع به معنای شکافته شدن بیان می شود. علم پزشکی قانونی در بیانی منسجم و یکسان برای صدور گواهی به بیان این صدمه و نحوه و میزان جبران آن نپرداخته است. در کتب روایی و فقهی به بیان مبوسط این صدمه در استخوان های بدن پرداخته شده که در فصل سوم بیان خواهیم کرد.
گفتار چهارم: دررفتگی و جدا شدن
اگر ضربه وارده به مفصل به قدری شدید باشد که باعث پارگی رباطهای نگهدارنده مفصل شود سطوح مفصل جابجا می شود و به اصطلاح مفصل دچار دررفتگی می شود. چنانچه این جابجایی به اندازه ای باشد که سطوح مفصلی تماس با یکدیگر نداشته باشند مفصل دچار دررفتگی شده ولی اگر جابجایی ایجاد شده باشد ولی سطوح مفصلی در تماس با هم باشند نیمه دررفتگی در مفصل ایجاد شده است. [۱۹۸] به عبارت دیگر نیمه دررفتگی مفصل به دررفتگی نسبی سطوح مفصلی گفته می شود که به اندازه دررفتگی کامل، تغییر شکل مفصلی ایجاد نمی کند. در دررفتگی کامل، استخوان ها کاملاً از مفصل خارج می شوند. [۱۹۹]
کلمه دررفتگی فقط در مورد مفصل بکار برده میشود. در هر مفصل، دو استخوان در کنار یکدیگر به گونه ای قرار گرفته اند که گرچه حرکت میکنند ولی نسبت به یکدیگر جابجا نمیشوند. به بیان دقیقتر زاویه آنها نسبت به یکدیگر قابل تغییر است ولی همیشه در تماس نزدیک با هم بوده و از هم دور نمیشوند. دررفتگی وقتی بوجود میآید که ارتباط آناتومیک دو استخوان در ناحیه ای که با یکدیگر مفصل می شوند از بین رفته و دو استخوان، دیگر با یکدیگر تماس ندارند و نخواهند توانست به راحتی در کنار یکدیگر حرکت یکنواختی داشته باشند. [۲۰۰]
در شرع مقدس برای جابجایی یا دررفتگی استخوان از دو اصطلاح «نقل عظم» و «فک» استفاده شده است. دیه فک در ۱۲ استخوان ذکر شده است. با بررسی دیه تعیین شده برای نقل عظم در این ۱۲ استخوان در می یابیم که دیه تعیین شده برای نقل عظم در تمامی استخوان هایی که در اصل ظریف به بیان دیه هر دو صدمه نقل عظم و فک پرداخته، بیش از دیه تعیین شده برای فک است. با توجه به اینکه بیان شد که در علم پزشکی دررفتگی دو حالت دررفتگی کامل و نیمه دررفتگی دارد و با توجه به اینکه حالت نیمه دررفتگی صدمه ای خفیف تر از حالت دررفتگی کامل است و از طرفی با توجه به اینکه دیه تعیین شده برای حالت فک کمتر از حالت نقل عظم است می توان با تطبیق اصطلاحات دو علم فقه و پزشکی گفت که منظور از نقل عظم همان دررفتگی کامل است و منظور از فک نیمه دررفتگی می باشد. تفکیک میان حالت دررفتگی و نیمه دررفتگی مورد توجه مقنن نبوده و تنها به بیان دیه این صدمه با عنوان دررفتگی پرداخته است. لکن سازمان پزشکی قانونی در صدور گواهی به تفاوت ایندو حالت توجه دارد.
فصل سوم: راه های جبران آسیب های وارده بر استخوان
فصل سوم: راه های جبران آسیب های وارد بر استخوان
در متون فقهی برای جبران صدمات وارد شده بر انسان، قصاص و دیه تعیین شده است؛ که با توجه عمدی و غیر عمدی بودن جنایت یا امکان قصاص و عدم امکان آن، یکی از راههای جبران صدمه انتخاب می شود. با توجه به اینکه این پایان نامه در صدد بررسی دیه صدمات مربوط به استخوان می باشد به بررسی دیه استخوان های بدن به صورت تک تک میپردازیم تا دریابیم شرع انور در مورد جبران صدمات استخوان، چه میزان دیه را تعیین کرده است و بعد از بررسی فقهی دیه، مقارنه ای میان قانون مجازات اسلامی، رویه نظام پزشکی و فقه انجام می دهیم و در صورتی که قانون مجازات خالی از مباحث مطرح شده در فقه باشد مادهای برای اصلاح یا درج در قانون پیشنهاد کرده ایم.
در کتب فقهی، مستند اصلی و نسبتاً کامل بحث صدمات مربوط به استخوان را که به بیان دیه استخوان ها به تفکیک صدمات پرداخته روایت ظریف یا اصل ظریف می دانند که لازم است ابتدا در این قسمت بررسی مختصری پیرامون سند این روایت شود.
ظریف پسر ناصح و معتقد به مذهب امامیه بود. لقب ظریف «بیاع الاکفان» به معنای فروشنده کفن بود.[۲۰۱] ظریف محضر امام محمد باقر(علیه السلام) را درک کرده است.[۲۰۲] نجاشی در شرح حال او می گوید:
ظریف اصالتاً کوفی بوده لکن در بغداد نشو و نمو یافته است. در بیان حدیث ثقه و صادق بود. ظریف دارای کتابهایی است که از جمله آنها کتاب دیات است. کتابهای دیگر ظریف کتاب حدود، کتاب نوادر و کتابی جامع در سایر ابواب حلال و حرام می باشد. نجاشی در سند کتاب دیات می گوید خبر دادند ما را عده ای از اصحاب ما از ابی غالب که گفت: بیان شد نزد عبد الله بن جعفر و من می شنیدم که می گفت: حدیث کرد ما را حسن بن ظریف از ظریف از ناصح … [۲۰۳]
از ظریف روایات متعددی که به سی و یک روایت می رسد نقل شده است[۲۰۴]. در روایات گاهی به عنوان ظریف از او نام برده می شود و گاهی با عنوان ظریف الاکفانی و گاهی ظریف بیاع الاکفان نامیده میشود. عنوان دیگر او ظریف ابو الحسن است[۲۰۵] که حسن نام فرزند او است و در شرح حال حسن بن ظریف آمده است: او ثقه و صدوق است.[۲۰۶]
در توصیف ظریف، نجاشی و حلی می گویند: ظریف ثقه و در بیان حدیث صادق بود. [۲۰۷]
کتاب الدیات یا اصل ظریف هر چند از امام صادق (علیه السلام) و امام رضا (علیه السلام) نقل شده است لکن همانگونه که صاحب وسائل[۲۰۸] گفته چنین بر مى آید که برخى از شیعیان امیرالمؤمنین (علیه السلام) در عصر آن حضرت آن کتاب را از املا و یا از روى خط و دستنوشته او نوشتهاند.
در زمان حکومت بنى امیه بر اثر حرکت خصمانه ایشان با امامان اهل بیت (علیه السلام) و پیروان آنها، پیوستگى راویان حدیث با کسانى که مستقیما آنها را از معصوم گرفته اند گسیخته است؛ تا اینکه در زمان حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) کتاب دیات را، که از گذشتگان خود به ایشان رسیده بود، به منظور تایید صحت آن به آن حضرت، و پس از وى به حضرت امام رضا (علیه السلام) عرضه داشته اند. و از آن زمان به بعد، زنجیره راویان از آن دو امام بزرگوار تا مشایخ حدیث در دسترس است.[۲۰۹]
گویا این کتاب سینه به سینه محفوظ مانده و در زمان دو امام صادق و رضا (علیهما السلام) به ایشان بازگو شده است و ایشان آن را تأیید کرده اند.
شیخ طوسی[۲۱۰] به شش[۲۱۱] طریق این روایت را نقل کرده و پس از بیان طرق، حدیث را از امام رضا (علیه السلام) چنین بیان می کنند:
«بله مطالب حق است و امیرالمومنین(علیه السلام) کارگزاران خود را امر به اجرای آن میکرد.»
شیخ صدوق کتاب دیات را به طریق[۲۱۲] دیگری بیان کرده و سپس از قول امام صادق (علیهالسلام) در مورد این کتاب می فرمایند:
بله مطالب حق است و امیرالمومنین(علیه السلام) کارگزاران خود را امر به اجرای آن میکرد.[۲۱۳]
به این ترتیب در اسناد و روایت کتابى چون دیات، یک نوع تداخل و بهم پیوستگى به وجود آمده است و از آنجا معلوم مى شود که وجود یک راوى ضعیف در یکى از اسناد، با مراجعه به زنجیره راویان عدول در سند دیگر این ضعف را جبران مىکند.[۲۱۴]
برخی فقهاء در تأیید اصل یا کتاب دیات ظریف مقرر داشته اند:
شیخ مفید(ره): احکام دیات به طور مفصل در چندین کتاب تصنیف شده است که به طور مبسوط شرح داده اند که از جمله کتاب ظریف بن ناصح باشد. [۲۱۵]
صاحب جواهر(ره): کتاب ظریف در بعضی از طرق روایت صحیح می باشد. [۲۱۶]
آیت الله خوئی (ره): اصل ظریف در تعارض با احادیث صحیحه مطرح شده می باشد و می بایست به قواعد باب تعارض رجوع شود که احادیث صحیحه موافق عامه و حدیث ظریف مخالف عامه می باشد. بنابراین حدیث ظریف برتری بر احادیث صحیحه دارد. [۲۱۷]
مرحوم مجلسی اول (اعلی الله مقامه): کتاب ظریف صحیح می باشد بلکه می توان گفت متواتر است. [۲۱۸]
و اذعان بسیاری دیگر از فقهاء[۲۱۹] به صحت بعض طرق روایت ظریف و استناد به آن برای اثبات حکم شرعی و نقل این کتاب در جوامع روایی معتبر بدین گونه که مرحوم کلینی[۲۲۰] آن را تقطیع کرده و هر قسمت از روایت ظریف را در باب خاص آن آورده و شیخ طوسی هم به صورت یکجا[۲۲۱] و پشت سر هم، و هم به صورت جداگانه[۲۲۲] در ابواب مختلف آورده است و شیخ صدوق[۲۲۳] کتاب دیات را یکجا آورده که حکایت از صحت سند و امکان استناد و عمل به این کتاب دارد.