گفتار دوم-مفهوم شرط
مفهوم شرط از نظر لغوی با مفهوم اصطلاحی آن قرابت و همسانی دارد. در این بخش از نوشتار ابتدا به بیان معنی لغوی شرط و پس از آن به تشریح معنای اصطلاحی واژه ذکر شده خواهیم پرداخت.
الف-مفهوم لغوی شرط
به لحاظ لغوی باید گفت که شرط واژه ای است عربی و از بررسی کتب لغت گفته اند «الشرط هوالالزام و الاالتزام فی بیع و نحوه» به دست میآید که شرط (به فتح شین و سکون راء) عبارت از به عهده دیگری نهادن و یا به عهده گرفتن چیزی است ضمن بیع و مانند آن.[۴]
در کتب لغت معانی دیگری هم برای شرط به سکون راء یا فتح آن ذکر شده است،لیکن از آنجا که این معانی با موضوع مورد بحث چندان ارتباطی ندارد از ذکر آن ها خودداری میکنیم.پس از ذکر معنای لغوی شرط اینک به ذکر معنای اصطلاحی شرط می پردازیم.
در لغت نامه دهخدا چنین آمده است:
«شرط نشانی و علامت (از غیاث اللغات )و تعریفات جرجانی و اقرب الموارد هم همین معانی را برآورده اند و جمع آن را شروط دانسته اند»[۵]همچنین آمده است که شرط از لغات اضداد است که هم بر مردم سفه و ناکس اطلاق می شود، هم بر مهتر و شریف قوم.معانی دیگر آن لازم گرفتن چیزی را در بیع و مانند آن و گرو بستن است که جمع آن شروط است .شرط همچنین،پیمان،عهد،تعلیق کردن کاری را به کاری هم معنی شده است.[۶]
در لغت «شرط یشرط شرطا» به معنی ملتزم گشتن آمده است به این معنی که شرط مصدر این فعل است ،در رابطه با مشروط له، الزام و در رابطه با مشروط علیه التزام معنی میدهد. بعضی از لغتشناسان شرط را به جهت اشتهار و وضوحش بی نیاز از تعریف دانسته و گفته اند «الشرط معروفّ»
همچنین در ترمینولوژی حقوق درباره شرط آمده است:
الف-امری است محتمل الوقوع در آینده که طرفین عقد یا ایقاع کننده حدوث اثر حقوقی عقد یا ایقاعی را کلاً یا بعضاً متوقف بر حدوث آن امر محتمل الوقوع نمایند.(ماده ۲۲۲ قانون مدنی به بعد)
ب-وضعی است که یکی از طرفین عقد وجود آن را در مورد معامله تعهد کرده باشند بدون اینکه آن وصف محتمل الوقوع در آینده باشد (ماده ۲۳۵ قانون مدنی) که این شرط را شرط صفت نامند.
ب-مفهوم اصطلاحی شرط
شرط یکی از پرکاربردترین موجودات حقوقی است به نحوی که اغلب نمی توان قراردادی یافت که در آن شرط ضمن عقدی وجود نداشته باشد.به دنبال استعمال فراوان یک موجود حقوقی پرسش های فراوانی راجع به آن موجود متولد می شود و هر چه بیشتر از یک موجود حقوقی در دنیای معاملات استفاده شود پرسش های مربوط به آن نیز به تناسب فزونی مییابد.پاسخ گفتن به این پرسش ها فضای وسیعی از کتب فقهی و حقوقی را اشغال کردهاست،در حالی که بهترین و سادهترین راه برای پاسخ به این پرسش ها در ابتدا تبیین ماهیت و طبیعت شرط میباشد،چرا که با اخذ ماهیت شرط تکیه گاه محکمی برای پاسخ گفتن به مسائل حول محور آن فراهم می شود .در کل گزینش یک مبنا برای پاسخ به مجموع مسائل یک عمل حقوقی ضروری است.وقتی مبنا و جایگاه یک عمل حقوقی روشن شد می توان بر اساس آن به پاسخ گویی به مسائل پیرامون آن پرداخت.بر همین اساس در نگاه اول فهم جایگاه و ماهیت شرط در میان رویدادهای حقوقی لازم می شود.
شرط و تعهد و لزوم وفای به آن در فقه و به لحاظ اخلاق از اهمیت زیادی برخودار است.چنانچه در فقه عبارت مشهور «المومنون عند الشروطهم» را ذکر کردهاند در زبان انگلیسی برای آن عبارت «belivers will be held to their agreements» آورده شده است.اما برای واژه ای به این میزان اهمیت در فقه و حقوق چه تعریفی آورده شده است.در اینجا نیز به نظر میرسد دیدگاه های حقوق دانان با دیدگاه های فلاسفه و فقهاء وجوه اشتراکی در تعریف داشته باشند.
شرط در اصطلاح فقهاء و حقوق دانان امروزی در مقصود یکی، ولی در طرز بیان با هم اختلاف دارند.برای مثال دکتر سید حسن امامی در کتاب حقوق مدنی خود آورده اند: «اصطلاح شرط به تعهدی گفته می شود که در ضمن عقد دیگری قرار گیرد.شرط مذبور در معنای حدثی و مصدری استعمال شده است.یعنی ملتزم کردن و ملتزم شدن به امری،چنان که گویند بر او شرط کرد، یعنی او را ملتزم کرد و برای او شرط کرد یعنی به نفع او شخصی را ملتزم نمود.»
دکتر خویینی بیان داشته اند که کلمه شرط از این قبیل است که تکیه اصلی در تعریف آن فهم عرف است و اگر نیز کسی در مقام تعریف برآمده در حقیقت میخواهد برداشت عرف جامعه را ذکر کند. بر همین اساس است که شیخ انصاری در تعریف شرط،آن را از نظر عرف به دو معنا اطلاق داده است که بعدا به شرح آن خواهیم پرداخت. چنانچه گفته شد شرط در کتب فقهی علاوه بر معنای مشهور شده، به امری گفته می شود که داخل در حقیقت و ذات شیء نیست ولی وجود شیء وابسته به وجود آن است.در حقوق مدنی ایران نیز می توان گفت به تأثیر از مفاهیم شرط در فقه امامیه این واژه دو مفهوم اصلی دارد اول آنکه شرط امری است که وقوع یا تاثیر عمل حقوقی متوقف بر آن است و دوم آنکه شرط امری است که عقد متضمن آن میباشد و تابع عقد است.[۷]
مبحث دوم-خیار شرط