کمک به دیگران برای توجه به دانش و فایده دانش خارجی و بیرونی که ارزش فراگیری دارد
صرف کردن
Consume
استفادهی تمامی دانش جمعی برای آنچه که باید انجام دهیم
در دام انداختن (مقید کردن)
Capture
تعیین ایدههای بهتر و مستند نمودن آنان
بسط - تسهیم
Contribute
تسهیم ایدههای خود برای کمک به دیگران
همکاری
Collaborate
تبادل دانش در سطح عمومی
شکل شمارهی ۱۰-۲: مدل هفت سی
منبع: مرکز کیفیت و تولید آمریکا، ۱۹۹۶
۲-۲-۲۴ مدل بک من[۷۸]
بک من (۱۹۹۹) هشت مرحله زیر را برای فرایند مدیریت دانش پیشنهاد داده است:
شناسایی[۷۹]: تعیین صلاحیتهای درونی، منبع استراتژی، قلمرو دانش.
تسخیر[۸۰]: رسمی کردن دانش موجود.
انتخاب کردن[۸۱]: تعیین ارتباط دانش، ارزش و دقت، رفع دانشهای ناسازگار.
ذخیره کردن[۸۲]: معرفی حافظه یکی شده در مخزن دانش با انواع الگوهای دانش.
پخش کردن[۸۳]: توزیع دانش برای استفاده کنندگان بهطور خودکار بر پایه علاقه و کار و تشریکمساعی دانش در میان گروههای واقعی.
به کار بردن[۸۴]: بازیافتن و استفاده دانش در تصمیمگیریها، حل مسائل، خودکار کردن و پشتیبانی کار و مددکاری شغل و آموزش.
ایجاد[۸۵]: تولید دانش جدید در حین تحقیقات، تجربه کردن کار و فکر خلاق.
تجارت[۸۶]: فروش و معامله، توسعه و به بازار عرضه کردن دانش جدید در محصولات و خدمات.
۲-۲-۲۵ مدل «بکوویتز» و «ویلیامز» (۱۹۹۹)
اجزای فرایند مدیریت دانش ارائهشده از سوی «بکوویتز» و «ویلیامز» شامل هفت عامل؛ یافتن، بهکارگیری، یادگیری، تسهیم، ارزیابی، ایجاد، نگهداری و حذف است که باید برای ایجاد سرمایهبر پایهی دانش بهصورت یکپارچه مدیریت شوند.
۲-۲-۲۶ مدل هیسیگ (۲۰۰۰)
مدل «هیسیگ» از چهار فرایند زیر تشکیل شده است:
- خلق کن: این امر به توانایی یادگیری و ارتباط برمیگردد. برای توسعه این قابلیت، دانش موجود و تجربه تسهیم دانش، ایجاد ارتباط بین ایدهها و ساختن ارتباطهای متقاطع با دیگر موضوعات از اهمیت کلیدی برخوردار است.
- ذخیره کن: بهعنوان دومین عنصر موردنیاز مدیریت دانش است که از طریق آن، قابلیت ذخیره سازمانیافتهای که امکان جستجوی سریع اطلاعات، دسترسی به اطلاعات برای کارمندان دیگر و تسهیم مؤثر دانش را فراهم میکند، به وجود میآید. در این سامانه، میبایست، دانشهای لازم بهآسانی برای استفاده همه ذخیره شود.
- نشر کن: این فرایند به توسعه یک روح جمعی کمک میکند که در آن افراد بهعنوان همکاران در جهت دنبال کردن اهداف مشترک، احساس پیوستگی به هم دارند و در فعالیتهایشان به یکدیگر وابستهاند.
- به کار ببر: چهارمین فرایند از این ایده شروع میشود که ایجاد دانش بیشتر توسط کاربرد عینی دانش جدید میسر است. این عنصر، حلقهی فرایند مرکزی مدیریت دانش یکپارچه را تکمیل میکند.
۲-۲-۲۷ مدل مک الروی[۸۷]
وی با همکاری دیگر اعضای کنسرسیوم بینالمللی مدیریت دانش[۸۸] (۲۰۰۲) برای مدیریت دانش، چهارچوب فکری با نام دوره عمر دانش تعریف کرده که در آن، علاوه بر نظریه نوناکا و تاکوچی[۸۹] (۱۹۹۵) بر نکته مهم دیگری نیز تأکید شده است: «دانش تنها پس از اینکه تولید شد، وجود دارد و بعدازآن میتوان آن را مهار، کدگذاری یا تسهیم نمود».
بنابراین «مک الروی» فرایند ایجاد دانش را به دو فرایند یعنی تولید دانش و پیوسته کردن دانش تقسیم میکند:
تولید دانش: فرایند خلق دانش سازمانی جدید است که بهوسیله یادگیری گروهی، کسب دانش و اطلاعات و ارزیابی دانش انجام میگیرد. این فرایند مترادف یادگیری سازمانی است.
پیوسته کردن دانش: از طریق برخی فعالیتها که اشاعه و تسهیم دانش را تجویز میکنند، انجام میگیرد. این عمل فعالیتهایی از قبیل اشاعه دانش از طریق برنامه و غیره، جستجو، تدریس، تسهیم و دیگر فعالیتهای اجتماعی که موجب برقراری ارتباط میگردد را شامل میشود.