سود عملیاتی + هزینه حقوق و دستمزد + هزینه استهلاک = VA
الف) محاسبه کارایی سرمایه فیزیکی [۶۵]:
ارزش افزوده (VA) به سرمایه فیزیکی به کار گرفته شده را ، کارایی سرمایه فیزیکی میگویند که این شاخص برای نشان دادن ارزش افزوده ایجاد شده (VA) به وسیله سرمایه فیزیکی است.
دارایی مشهود / ارزش افزوده = CEE = VA / CE
دارایی های نامشهود = ارزش دفتری دارایی های نامشهود – ارزش دفتری کل دارایی = CE
CEE بیان کننده توانایی فکری شرکت ها نسبت به به کارگیری سرمایه فیزیکی جهت ایجاد ارزش افزوده است. زمانی که گروههای مختلف شرکت ها با هم مقایسه میشوند، شرکت هایی که CEE بالاتری دارند نشان میدهد که نسبت سرمایه فکری شان ارزش افزوده (VA) بیشتری کسب کردند.
ب) محاسبه کارایی سرمایه انسانی[۶۶]:
کارایی سرمایه انسانی نشان میدهد که چطور VA بیشتر با ریال صرف شده برای هزینه حقوق ودستمزد در شرکت ایجاد شده است. نسبت VA به HC ، توانایی- HC را نسبت به ایجاد ارزش در یک شرکت بیان میکند. نامتناقض با نظریه های دیگر رهبران نویسنده سرمایه فکری(سویبی،۱۹۹۸ و ادوینسون، ۱۹۹۷)[۶۷].
پالیک بیان میکند که کل هزینه های حقوق و دستمزد شاخصی از یک شرکت است. پالیک فرض میکند که چون بازار حقوق و دستمزد را مشخص میکند که همان نتایج عملکرد است، پس نسبت VA به HC ، تواناییHC را برای ایجاد ارزش در شرکت بیان میکند.
(هزینه حقوق و دستمزد کل شرکت) / (ارزش افزوده) = HCE = VA /HC
کل حقوق و دستمزد پرداختی به منابع انسانی = HC
به طور مشابه وقتی که HCE در سطح یک گروه از شرکت ها مقایسه میشوند، HCE یک شاخص
از کیفیت منابع انسانی شرکت و توانایی هایش نسبت به VA برای هر ریال صرف شده بر HC میباشد وشرکت هایی که HCE بالاتری دارند نشان دهنده این است که به نسبت هزینه های حقوق و دستمزد ارزش افزوده بیشتری حاصل شده است. یعنی کارایی کارکنان آن شرکت بالا است.
ج) محاسبه کارایی سرمایه ساختاری [۶۸]
سومین ارتباط کارایی سرمایه ساختاری است که سهم سرمایه ساختاری را در ایجاد ارزش نشان میدهد.
در مدل پالیک SC = VAi – HCi . در اندازه گیری SCE مقداری از SC مورد نیاز نسبت به تولید یک دلار از VA است و آن شاخصی از چگونگی موفقیت SC در خلق ارزش است. به خلاف HCE و CEE و VA مقسوم علیه برای SCE است. بدین گونه سومین ارتباط بین VA و SC به صورت زیر محاسبه می شود:
(ارزش افزوده ) /(سرمایه ساختاری)SCE = SC / VA(1 )
(کل هزینه حقوق و دستمزد شرکت) – (ارزش افزوده) SC = VA – HC (2)
آخرین نسبت محاسبه توانایی فکری از یک شرکت است و آن خلاصه ای از کارایی های مورد توجه پیشین است. این نتایج دریک شاخص جدید و واحد همان VAIC است.
VAIC = CEE + HCE + SCE (3)
۲-۲-بخش دوم : ادبیات مربوط به ریسک
۱-۲-۲-تعاریف مختلف ریسک
زیان بالقوه قابل اندازه گیری یک سرمایه گذاری را ریسک مینامند. درفرهنگ وبستر[۶۹]، ریسک را «در معرض خطر قر ار گرفتن» تعریف کردهاست. فرهنگ لغات سرمایه گذاری نیز ریسک را زبان بالقوه سرمایه گذاری که قابل محاسبه است میداند.
گالیتز[۷۰]، ریسک را هر گونه نوسانات در هر گونه عایدی میداند.
تعریف مذکور این مطلب را روشن میکند که تغییرات احتمالی آینده برای یک شاخص خاص چه مثبت و چه منفی، ما را با ریسک مواجه میسازد. بنابرین امکان دارد که تغییرات ما را منتفع یا متصور سازد.
گیلب[۷۱]، ریسک را این چنین معرفی میکند « هر پدیده ای که بتواند نتیجه حاصل از آنچه سرمایه گذار انتظار دارد را منحرف سازد، ریسک نامیده می شود»
در زیر به دیدگاه دو نفر از صاحبنظران مدیریت مالی در ایران درباره تعریف ریسک اشاره می شود:
ریسک به مفهوم احتمال انحراف از نیل به هدف مطلوب است .
ریسک به شرایطی اطلاق میگردد که نتایج واقعی با نتایج مورد انتظار متفاوت باشد .
اولین بار هوی مارکویتز [۷۲](۱۹۵۲) بر اساس تعاریف کمی ارائه شده ، شاخص عددی[۷۳] برای ریسک معرفی کرد. وی ریسک را انحراف معیار چند دوره ای یک متغیر تعریف کرد. به عنوان مثال، ریسک نرخ ارز در خلال سال های ۱۳۸۵-۱۳۷۵ عبارت است از انحراف معیار نرخ ارز در این سال ها.
سایر شاخص ها نیز به همین ترتیب محاسبه میشوند، از جمله ریسک نرخ بازدهی سهام، ریسک تغییرات قیمت و ریسک نرخ سود. دیدگاه دیگری در خصوص تعریف ریسک وجود دارد که تنها به جنبه منفی نوسانات توجه دارد.
هیون، ریسک را احتمال کاهش درآمد یا از دست دادن سرمایه تعریف میکند .
بنابرین برای تعریف ریسک می توان دو دیدگاه ارائه کرد:
– دیدگاه اول : ریسک به عنوان هر گونه نوسانات احتمال بازدهی اقتصادی در آینده.
– دیدگاه دوم : ریسک به عنوان نوسانات احتمالی منفی بازدهی اقتصادی در آینده (ریسک نامطلوب).
۲-۲-۲- انواع ریسک:
با توجه به تغییرات مداوم در عوامل محیطی و سیستم های اقتصادی، هر روز ریسک های متفاوتی به ساختار مالی مؤسسات مختلف اثر میگذارد. مؤسسات مختلف از جمله شرکت های صنعتی، تولیدی و خدماتی ، مؤسسات پولی ومالی و حتی دولت ها با توجه به حوزه عملکرد خود، با ریسک های خاص مواجه میشوند. ریسک در یک معنای عام عبارت است از تغییرات قیمت که این قیمت به خود شامل نرخ های ارز، نرخ های سود ، نرخ های کالا و نرخ های بازدهی سهام میباشد. در هر حال، تغییر این متغیرها به علت تغییر در بسیاری از عوامل است که هر یک به عنوان سطوح مختلف ریسک وارد می- شوند. به عنوان مثال، ریسک پرسنلی شاید در نگاه اول چندان مهم به نظر نرسد و در انواع ریسک ذکر نگردد، اما طبیعی است که اعتصاب یک روزه کارگران یک شرکت یا یک اداره دولتی، سطح تولید و خدمات را به شدت تغییر دهد و همین عامل بر قیمت تمام شده محصول یا خدمت و در نتیجه بر سودآوری اثر گذارد. در صورتی که سهام شرکت مذکور در بورس اوراق بهادار پذیرفته شده باشد، همین اعتصاب میتواند قیمت سهام را به طور محسوسی کاهش دهد.
مثال دیگر در خصوص ریسک، تغییرات قوانین حاکم بر نظام اقتصادی است که بر پیکره سازمان بسیار اثرگذار بوده، نوع عملیات و سطح عملیات را به شدت تحت تأثیر خود قرار میدهد. با توجه به تقسیم بندی های مختلفی که برای شناخت انواع ریسک در کتب مختلف مشاهده می شود، محقق رایج ترین انواع تقسیم بندی را با دو نگرش متفاوت به انواع ریسک در نمودار زیر تدوین و ارائه نموده است که در ادامه به بررسی آن ها می پردازیم. البته این تقسیم بندی ها به مفهوم جدایی ریسک ها از یکدیگر نیست بلکه کلیه این ریسک ها با یکدیگر در ارتباط هستند و برای مطالعه ریسک در یک سازمان، باید تمامی این ریسک ها را به صورت یک مجموعه، مورد بررسی قرار داد.
نمودار ۴-۲ : انواع ریسک
(منبع : راعی و سعیدی، ۱۳۸۵، ۹۳)
بر اساس این دو دیدگاه، دو نظریه مدرن و فرامدرن پرتفوی شکل گرفته است که نظریه مدرن پرتفوی به سنجش ریسک از دیدگاه اول و نظریه فرامدرن پرتفوی به سنجش و ارزیابی ریسک از دیدگاه دوم (ریسک نامطلوب) می پردازد.