۲-۴-بخش چهارم :پیشینه تحقیق و مروری بر تحقیقات گذشته:
طبق اطلاعات بدست آمده، تاکنون تحقیقی در خصوص اثربخشی اعتبارات اعطایی بانک کشاورزی ایران بر سرمایه گذاری و اشتغال در بخش کشاورزی بطور همزمان صورت نگرفته است. اما تحقیقاتی در خصوص اثربخشی اعتبارات بر سرمایه گذاری و نیز بر اشتغال در بخش کشاورزی صورت گرفته است. لذا به منظور بررسی، این تحقیقات، به دو گروه تقسیم شده اند: گروه اول تحقیقاتی که در خصوص اثربخشی اعتبارات بر سرمایه گذاری و یا عوامل مؤثر بر سرمایه گذرای در بخش کشاورزی انجام شده اند و گروه دوم تحقیقاتی که در زمینه عوامل مؤثر بر اشتغال صورت گرفته اند.
تحقیقات گروه اول:
۱- سید کاظم صدر (۱۳۷۹)، «اثر اعتبارات اعطایی بانک کشاورزی بر ارزش افزوده بخش کشاورزی را محاسبه نموده است.
روشی که در مطالعه مذکور برای اندازه گیری اثر اعتبار بر تولید کشاورزی بکار گرفته شده بر مبنای فرآیندی است که اعتبارات بر تابع سرمایه گذاری و انباشت سرمایه و نهایتاً بر محصول اثر خواهد گذاشت.
الگوی تدوین شده در این مطالعه شامل سه معادله ساختاری به شرح زیر است:
الف: در معادله نخست، اثر اعتبارات بر سرمایه گذاری در بخش کشاورزی دیده شده است.
ب: رابطه دوم اتحاد سرمایه گذاری و تشکیل سرمایه را در بخش کشاورزی نشان می دهد.
ج: معادله سوم تابع تولید کل بخش کشاورزی است که اثر انباره سرمایه را بر کل ارزش افزوده بخش کشاورزی آشکار می سازد.
بدین ترتیب نقشه اعتبارات بر ارزش افزوده از طریق تأثیر آن بر جریان سرمایه گذاری و تأثیر جریان اخیر بر انباشت سرمایه و بالاخره تأثیر انباشت سرمایه بر ارزش افزوده دیده شده است. متغیرهای بکار گرفته شده در این مدل عبارتند از:
= سرمایه گذاری در بخش کشاورزی
= ارزش افزوده بخش کشاورزی
crd = اعتبارات بانک کشاورزی
= انباشت سرمایه
= نرخ استهلاک در بخش کشاورزی
در این تحقیق روابط بین متغیرها در کوتاه مدت و بلندمدت بررسی شده است.
برای بررسی روابط بلندمدت بین متغیرهای مدل از روش هم جمعی استفاده شده است. یعنی بردارهای هم جمعی بین متغیرهای هر معادله به روش جوهانسون- جوسیلیوس بدست آمده و بر اساس بردارهای بدست آمده تحلیل های لازم صورت گرفته است. همچنین به منظور استخراج روابط کوتاه مدت بین متغیرها، عبارت تصحیح خطای هر معادله بدست آمده و به عنوان متغیری برونزا در تک تک معادلات قرار داده شده است. سپس معادلات به روش ۳SLS بطور همزمان مورد برآورد قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان داده است که در کوتاه مدت بطور متوسط به ازاء یک درصد افزایش در مبلغ اعتبارات بانک کشاورزی، ارزش افزوده این بخش به میزان ۰۴۶/۰ درصد افزایش یافته است. همچنین بر اساس نتایج حاصل، در بلندمدت به ازاء یک درصد افزایش در مبلغ اعتبارات، بطور متوسط ارزش افزوده به میزان ۰۰۳/۰ درصد افزایش می یابد. لازم به ذکر است که در تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیر اعتبارات بانک کشاورزی بر ارزش افزوده کل، مبلغ اعتبارات در تابع سرمایه گذاری وارد شده است و تأثیر این متغیر از طریق سرمایه گذاری بر متغیر ارزش افزوده دیده شده است. در صورتی که به نظر می رسد چون اعتبارات جاری بیشتر به منظور تهیه نهاده های تولدی مورد استفاده قرار می گیرند تأثیر خود بر ارزش افزوده را از طریق تابع تولید نشان دهند و اعتبارات سرمایه ای که به منظور انجام سرمایه گذاری در بخش مورد استفاده قرار می گیرند تأثیر خود را در تابع سرمایه گذاری بهتر نمایان سازند.
۲- مهرگان (۱۳۷۶)، «تشکیل سرمایه بخش کشاورزی توسط بخش خصوصی» را با بهره گرفتن از فرضیه درآمد دائمی فریدمن برآورده کرده است. در مدل پیشنهادی وی، تشکیل سرمایه در کشاورزی تابعی از تغییرات ارزش افزوده در این بخش با توزیع وقفه ۵ ساله در نظر گرفته شده است. استدلال مهرگان در استفاده از متغیر تغییرات ارزش افزوده، استفاده از اصل شتاب در سرمایه گذاری است. او معتقد است که سرمایه گذاری بر این اساس تابعی از تغییرات ارزش افزوده است نه مقدار مطلق آن. شکل عمومی تابعی که مهرگان برآورده کرده است به صورت زیر می باشد:
IP = سرمایه گذاری بخش خصوصی
Y = ارزش افزوده بخش کشاورزی
در تحقیق مذکور اشاره شده است که تابع سرمایه گذاری بخش کشاورزی به وسیله روش اقتصادسنجی در دوره زمانی ۷۲-۱۳۳۸ برآورده شده است. اما روش مورد استفاده مشخص نیست. همچنین هیچ اشاره ای به آزمون پایایی متغیرهای مورد استفاده نیز نشده است. در این تحقیق ضرایب بدست آمده با بهره گرفتن از فرمولاستاندارد شده است.
نتایج حاصل نشان می دهد که ضریب استاندارد شده متغیر و بیشترین مقدار را داشته است. به این معنا که تغییرات ارزش افزوده در سال X-2 و X-3 بیشترین تأثیر را در جهت افزایش سرمایه گذاری بخش خصوصی در کشاورزی سال جاری به جای می گذارد.
به عبارت دیگر در صورتیکه بخش کشاورزی در سال جاری با رکود اقتصادی مواجه شود، انتظار می رود که سرمایه گذاری بخش خصوصی در کشاورزی در دو و سه سال آینده به شدت کاهش یابد.
۳- محمدرضا علیزاده (۱۳۷۸) در پایان نامه خود به «بررسی رفتار سرمایه گذاری بخش خصوصی در بخش کشاورزی ایران»، پرداخته است. اساس و مبنای روش شناسی و استخراج مدل در این تحقیق نظریه رفتار سرمایه گذاری است که بر اساس پایه های اساسی رفتارهای اقتصادی به شرح زیر استخراج شده است.
ابتدا طبق دیدگاه «جارگنسن» و «گاندی» بر حسب یک فراگرد بهینه سازی ارزش فعلی خالص، حجم سرمایه گذاری مطلوب بر اساس یک سری متغیر محاسبه شده است. سپس با توجه به رابطه تعدیل موجودی سرمایه ثابت و اصل شتاب گسترش یافته توسط «کویین»، رابطه سرمایه گذاری بخش خصوصی در کشاورزی طبق رابطه زیر نوشته می شود:
مدل فوق از روش حداقل مربعات غیرخطی (NLS) برآورده شده و نتایج آن به شرح زیر است:
در این مدل متغیرها عبارتند از:
RAGPI = سرمایه گذاری بخش خصوصی در کشاورزی
PAGY = شاخص بهای محصولات کشاورزی
RAGGDP = ارزش افزوده بخش کشاورزی
RKG = موجودی سرمایه دولت در بخش کشاورزی
RKP = موجودی سرماهی خصوصی در بخش کشاورزی
RKP = موجودی سرمایه خصوصی در بخش کشاورزی
UCR = هزینه های بکارگیری سرمایه که از رابطه به دست می آید. PK شاخص قیمت کالاهای سرمایه ای و p’ نرخ تورم است.
CRIDII.C = اعتبارات جاری اعطایی توسط بانک کشاورزی
CRIDII.K = اعتبارات سرمایه ای اعطایی توسط بانک کشاورزی که با شاخص ضمنی سرمایه گذاری در بخش کشاورزی واقعی شده است.
متغیرهای و متغیرهای مجازی هستند که به ترتیب برای سال های (۵۸-۱۳۵۷) و ۱۳۶۳ برابر یک و برای بقیه سال ها صفر در نظر گرفته شده است و هر دو به صورت تغییر در عرض از مبدأ وارد مدل شده اند. همچنین متغیر مجازی برای دوره برنامه اول توسعه اقتصادی است و برای سال های (۷۱-۱۳۶۹) یک و برای بقیه سال ها صفر در نظر گرفته شده است. همچنین در دوره زمانی مورد نظر و طبق نتایج بدست آمده از مدل فوق به جز ضرایب مربوط به موجودی سرمایه بخش خصوصی با یک دوره وقفه و متغیر مجازی مربوط به تکانه نفتی سال ۱۳۶۳، سایر ضرایب به لحاظ آماری معنادار هستند. بنابراین محقق نتیجه گرفته است که تغییرات درآمدهای نفتی اثر چندانی بر سرمایه گذاری بخش خصوصی در کشاورزی ندارد.
به منظور تحلیل اثربخشی متغیرهای Uce ، RKG ، RAGGDP و با توجه به نوع تابع، کشش سرمایه گذاری بخش نسبت به این عوامل بدست آمده و تحلیل شده است. بدین ترتیب حساسیت سرمایه گذاری بخش خصوصی نسبت به ارزش افزوده (RAGGDP) در درجه اول قرار دارد. پس از آن موجودی سرمایه دولت (RKG) و شاخص قیمت محصولات کشاورزی به ترتیب در درجه دوم و سوم قرار گرفته اند. حساسیت سرمایه گذاری بخش خصوصی نسبت به هزینه های سرمایه ای در مقایسه با متغیرهای ذکر شده در فوق، در درجه آخر بوده است.
همچنین موجودی سرمایه دولت و اعتبارات بانکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در سرمایه گذاری بخش خصوصی بوده است. بطوریکه حساسیت سرمایه گذاری نسبت به موجودی سرمایه دولت در مقایسه با عوامل دیگر در سطح بالایی قرار داشته است. محقق تحلیل می کند که اعتبارات سرمایه ای در مقایسه با اعتبارات جاری از عملکرد بهتری برخوردار نبوده است. این مسأله نشانگر آن است که قسمت عمده ای از اعتبارات سرمایه ای صرف امور غیر سرمایه ای شده است. در مجموع حجم بالای اعتبارات، تأثیر بسزایی در سرمایه گذاری بخش خصوصی داشته است.[۳۱]
۴- میترا رضا زاده (۱۳۸۰)، «اثر تسهیلات اعطایی بانک کشاورزی بر تولیدات زراعی و باغی استان مازندران طی سال های ۷۸-۷۲» را در پایان نامه خود مورد بررسی قرار داده است. در این تحقیق با بهره گرفتن از تابع تولید کاب – داگلاس، رگرسیون های زیر تخمین زده شده است:
رگرسیون محصولات زراعی
= اعتبارات جاری (میلیون ریال)
بررسی اثرات حجم اعتبارات اعطایی بانک کشاورزی بر رشد و توسعه کشاورزی ایران ۵