۲-۲-۱-۱۳-۳- اعتماد اجتماعی
اعتماد اجتماعی یکی از شاخص های سرمایه اجتماعی است که با مشارکت و به تبع آن با گرایش به مشارکت جمعی ارتباط متقابل دارد. اعتماد نوعی رابطه کیفی است که به تعبیر کلمن قدرت عمل کردن را تسهیل می کند و هزینه مذاکرات و مبادلات اجتماعی را به حداقل می رساند. اعتماد در کنش های انسان بویژه آن دسته از کنش ها که جهت گیری معطوف به آینده دارند، نمو پیدا می کند. به نظر فوکویاما سرمایه اجتماعی را می توان به عنوان وجود مجموعه معینی از هنجارها و یا ارزش های غیررسمی تعریف کرد که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجاز است در آن سهیم باشند. در نهایت در شرایط وجود سرمایه اجتماعی، شاهد یسط و گسترش فرایند مشارکت در حوزه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و نیز بسط انجمنهای داوطلبانه خواهیم بود. اعتماد باعث تسهیل همکاری می شود و هرچه اعتماد در جامعه ای بالاتر باشد، احتمال همکاری هم بیشتر خواهد بود و خود همکاری نیز اعتماد ایجاد می کند(پاتنام[۷۶]، ۱۳۸۰ : ۲۹۲).
یوجیرو هایامی میگوید :"اعتماد متقابل که از طریق تعاملات شخصی در جامعه بوجود می آید، سرمایه اجتماعی مفیدی برای خود اعضای جامعه به شمار می آید. چنین اعتمادی نوعی کالای عمومی محلی است که نفع آن محدود به یک گروه خاص است. بطور کلی جامعه در زمینه عرضه کالاهای عمومی محلی نسبت به بازار و دولت از مزیت نسبی برخوردار است؛ زیرا رابطه اجتماعی در زمینه ممانعت از سواران مجانی به خوبی عمل می کند. کالاهای عمومی محلی می توانند تحت فرمان دولت نیز عرضه شوند و چون معمولأ دولت ها توانایی درک درست ساختار تقاضاهای مربوط به کالاهای عمومی مردم عادی را ندارند، بنابراین اگر جوامع محلی توانایی دستیابی به اجماع و جلوگیری از پیدایی سواران مجانی از میان اعضای جامعه را دارا باشند، دولت باید کار خود را در زمینه عرضه کالاهای عمومی فراگیر متمرکز کند و عرضه کالاهای عمومی محلی را به افراد ذی نفع واگذار کند” (هایامی[۷۷]، ۱۳۸۰ : ۳۱۰).
۲-۲-۱-۱۳-۴- سرمایه اقتصادی
از آنجا که نظام ورزش بر پایه هایی ماهیتأ اقتصادی، مانند بودجه فعالیت ها و برنامه ها، لوازم و تجهیزات، حقوق مربیان و مدیران، پاداش ها و تشویق ورزشکاران و … استوار است، نخستین فرض در رابطه ورزش و اقتصاد این است که ورزش برای تأمین مالی فعالیت های گوناگون خود به اقتصاد تکیه دارد. نظام اقتصادی یکی از مهمترین نظام های اجتماعی اصلی است؛ چرا که در ایجاد ساختار اجتماعی، به عنوان یک کل دخالت دارد. نظام اقتصادی شاهرگ توسعه اجتماعی و مهمترین تکیهگاه آن است و در رابطه میان فعالیت اقتصادی و دیگر فعالیت ها و مظاهر مربوط وجود اجتماعی انسان تجلی می کند.
گرچه مطالعات اجتماعی گذشته نشان میدهد که مشارکت ورزشی، همچون مشارکت در فعالیت های اوقات فراغت، ربطی به طبقات اجتماعی ندارد، اما با پیشرفت تحقیقات و بررسی موضوع رابطه طبقات اجتماعی با مشارکت افراد در ورزش، روشن شده است که ورزش خطوط منظمی را تشکیل می دهد که به گونه ای کاملأ آشکار نمایانگر طبقه بندی طبقات اجتماعی است. این تحقیقات حتی نشان می دهد که به دشواری می توان فعالیت تفریحی یافت که بر این شیوه استوار نباشد.
باندتمن[۷۸] معتقد است که مشارکت در ورزش، در مقابل تماشای آن، بطور کلی در طبقات دارای موقعیت بالای اجتماعی رو به افزایش است؛ چنان که سازمان های کاملأ متفاوتی نیز درباره انواع گوناگون ورزش برای این طبقات وجود دارد. به رغم فعالیت هایی چون بیسبال، فوتبال آمریکایی و شنا در امریکا که تقریبأ همه طبقات اجتماعی در آن شرکت می کنند، غالبأ نظام های ورزشی گروه طبقاتی بسیارخاصی را پدید آورده است(چو[۷۹] ، ۱۹۸۲ : ۳۵).
استروت[۸۰] در کتاب ورزش و سرگرمی در میان ملت انگلیس(۱۸۰۱)، میان ورزش هایی که طبقات برتر جامعه و برخورداران از جایگاه بالای اجتماعی انجام می دادند با دیگر ورزش ها و بازی هایی که در میان طبقات پایین اجتماعی جامعه رواج داشته، فرق گذاشته است(خولی،۱۳۸۱: ۲۳۵).
از نظر بوردیو[۸۱]، مهمترین عواملی که می توانند نحوه توزیع رفتارهای ورزشی در میان اقشار متفاوت جامعه را توضیح دهند، عبارتند از :
سرمایه اقتصادی، شامل : درآمد پولی، سایرمنابع مالی، دارایی ها و حقوق مالی
سرمایه فرهنگی، شامل گرایشات و عادات دیرپایی است که طی فرایند جامعه پذیری حاصل می شوند و هدف های فرهنگی ارزشمندی نظیر قابلیت های تحصیلی و مهارتی را به دنبال دارد.
وقت آزاد (بوردیو، ۱۳۸۱ : ۲۴۰).
آلموند و پاول[۸۲] ضمن تاکید بر تحصیلات، درآمد و رتبه شغلی افراد در تعیین پایگاه اقتصادی-اجتماعی آنان در خصوص اثرات پایگاه اقتصادی-اجتماعی بر مشارکت جمعی افراد بیان می دارند: «بیشتر پژوهشهای صورت گرفته نشان می دهد که شهروندان تحصیل کرده، ثروتمند و بهرهمند از مهارت های حرفهای احتمال بیشتری دارد که واجد ایستارهای مشارکت جویانه باشند»(آلموند و پاول ، ۱۳۸۰ : ۱۴۲).
کوئن[۸۳] در مورد تاثیر طبقه اجتماعی افراد بر مشارکت جمعی آنان معتقد است: معمولأ هر چه طبقه اجتماعی بالاتر باشد احتمال مشارکت و درگیری اش در فعالیت های اجتماعی بیشتر است. به نظر وی سطح مشارکت فعال در باشگاه های اجتماعی، انجمن های شهری، انجمن های خانه و مدرسه و سازمان های سیاسی در میان اعضای طیقات پایین نازل تر است(کوئن، ۱۳۷۱: ۱۸۵).
۲-۲-۱-۱۳-۵- تربیت وآموزش
یس[۸۴] (۱۹۹۳) در بررسی خود نشان داده است که عوامل تاثیر گذار بر ورزش در فعالیت های ورزشی شامل سلامت و تندرستی، ارتقاء سطح توانایی های بدن و یادگیری مهارت های جدید، در مشارکت مثبت است(وحیدالله و دیگران، ۱۳۸۵ : ۲۲).
۲-۲-۱-۱۴- پارادایم رفتار اجتماعی
در قالب پارادایم رفتار اجتماعی، مشارکت جمعی به عنوان نوعی رفتار مورد مطالعه قرار می گیرد؛ رفتاری که صورت کاملأ عینی و خارجی داشته و تحت تاثیر محرک های بیرونی شکل می گیرد. در این پارادایم ار حیث نظری از رویکردهای جامعه شناسی رفتاری چون نظریه انتخاب منطقی کنش، نظریه مبادله و نظریه بازی برای تبیین رفتار مشارکتی استفاده می شود، ازطرف دیگر در این بخش بر حوزه روانشناسی اجتماعی هم تأکید می شود(سعیدی،حیدری چروده و قدیمی،۱۳۹۰)
۲-۲-۱-۱۴-۱- الگوی تبیینی اختیار عاقلانه
الگویی که اعمال انسان را با دلیل و منطق قرین می داند و اصل محوری این الگو این است که رفتار آدمیان هدف دار و سنجیده است. انسان ها در چند راهی ها راهی را انتخاب می کنند که با اغراضشان موافق است. برای رفتن به هر راهی محاسبه سود و زیان می کنند و پس از بررسی ادله موافق و مخالف به راهی می روند که بیشترین سود و کمترین هزینه را دارد. لذا برای تبیین رفتار فرد باید ابتدا اغراض و اعتقادات او را معین نمود و سپس نشان داد که آن عمل شیوه خردپسندی است برای رسیدن به آن اغراض در چارچوب آن معتقدات (لیتل[۸۵] ، ۱۳۷۳ : ۶۶-۶۳).
پی یر بوردیو می گوید: “منفعت و تعبیر منفعت به همه محدودیت هایی که حتی تجلیگاه عالی بی طمعی است نظیر دنیای روشنفکری به کار برده می شود؛ به این معنی که عاملان اجتماعی هر کاری را نمی کنند و بدون دلیل قدم در هیج راهی نمی گذارند. این بدین معنی است که عاملان اجتماعی برای رفتارهای خود دلیل دارند و عقلایی هستند. آنها می توانند رفتار عقلایی داشته باشند بدون اینکه عقلایی باشند. جامعه شناس فرض می گیرد در آنچه عاملان اجتماعی انجام می دهند دلیل وجود دارد(بوردیو ، ۱۳۸۱ : ۲۰۵).
۲-۲-۱-۱۴-۲- نظریه مبادله
نظریه مبادله بر اساس داد و ستد و بده-بستان بنیان نهاده شده است. این نظریه که متأثر از نظریه یادگیری است، کنش افراد را بر اساس اصل پاداش و مجازات تبیین می کند. در این نظریه با توسل به انگیزه های اقتصادی و غیر اقتصادی افراد در جامعه می توان الگوهای رفتاری را تبیین نمود.
نظریه مبادله بر این فرض استوار است که افراد آرزوها و هدف های روشنی برای خود نیاز دازند و از این رهگذر بر نقش مسائل انگیزشی در تعیین کنش افراد تاکید می ورزد. در واقع آنها اصرار دارند که انگیزش موضوعی شخصی و فردی است؛ بدین معنی که انگیزش صرف نظر از نوع آن در جهت دستیابی به کالاها ، لذت و رضایت مطرح می شود(توسلی، ۱۳۸۰).
۲-۲-۱-۱۴-۳- ویژگیهای شخصیتی
گرایش به مشارکت تحت تاثیر عوامل روانی و شخصیتی افراد قراردارد؛ عواملی که می توان در نظریه های روانشناسی اجتماعی آنها را جستجو کرد. کلی و برین لینگر[۸۶](۱۹۹۶) از منظر روانشناسی اجتماعی، مشارکت را به عنوان کنش جمعی دانسته و تحلیل های مربوط به آن را در دو سطح دسته می نماید: دسته اول تحلیلهایی هستند که روی سطح فردی تأکید دارند ویژگیهای شخصیتی افراد و فرایندهای تصمیم گیری که منجر به شکست در کنش جمعی می شوند را تبیین می نمایند. دسته دوم تحلیل هایی هستند که در سطح گروه قرار دارند. در این دسته زمینه ها و ترکیب های بین گروهی به عنوان زمینه هایی که مانع یا تسهیل کننده مشارکت در کنش جمعی می شوند را مورد بررسی قرار می دهند(کلی و برین لینگر، ۱۹۹۶: ۱۹).
۲-۲-۱-۱۵- کارکرد اجتماعی ورزش
تعیین کارکرد اجتماعی ورزش جز از طریق چارچوبی که میان ورزش و نیروهای اجتماعی-فرهنگی یک جامعه پیوند می زند، دشوار است؛ زیرا همچنان که در نظام منسجم اجتماعی و انضباط موجود میان خرده نظام های گوناگون سازنده این نظام مطرح است، ورزش، خود یکی از این نیروهاست. لوی و کانیون پس از بحث و اظهار داشتند که باید یک چیز اضافی وجود داشته باشد که به طبیعت ذاتی ورزش تعلق دارد و باعث این ولع شدید به ورزش می شود. فقط از طریق آن می توان کارکردهایی را که ورزش در جامعه ایفا می کند فهمید و تفسیر کرد(لوی و کانیون[۸۷]، ۱۹۷۰: ۴۵).
۲-۲-۱-۱۵-۱- عوامل موثر بر مشارکت ورزشی
در ﭘﮋوﻫﺸﻲ ﻛﻪ وهل و پودلکیویز[۸۸] انجام داده اند به این نتیجه رسیده اند که در کشورهای پیشرفته مهمترین عوامل موثر در شرکت مردم در ورزش و اجتماعی شدن ورزش عبارتند از: آگاهی اجتماعی به اهمیت ورزش و آگاهی نهادهای اجتماعی از نقشی که ورزش می تواند در تمدن و فرهنگ و پیشرفت جامعه خود ایفا کند. مدل زیر را وهل و پودلکیویز برای توضیح عواملی که ورزش و اجتماعی شدن ورزش را تقویت می کنند، ترسیم کرده اند(سعیدی،حیدری چروده و قدیمی،۱۳۹۰).
محیط
طبقات اجتماعی
تشکیلات ورزشی
تماشاگر ورزش
اطلاعات ورزشی
اندیشه ورزشی
شرکت در ورزش
اجتماعی شدن ورزش
صنعتی شدن
گروه های دوستان
خانواده
شهرنشینی
وقت آزاد
ساختار اجتماعی
(اقتباس از پونوماریوف[۸۹]، ۱۹۸۰ :۷۸).
شکل۲- ۳عواملی که ورزش و اجتماعی شدن ورزش را تقویت می کنند.
۲-۲-۱-۱۵-۲- مشارکت در ورزش و کارکردهای آن
ورزش موجب ارضای نیازهای اجتماعی افراد می شود و این نیازها به ۴ بخش عمده تقسیم می شوند:
۲-۲-۱-۱۵-۲-۱- پذیرش
دانش جامعه شناسی تأکید می کند که عمده ترین جنبه شخصیت انسانی متکی به نظام اجتماعی_ فرهنگی است که فرد چارچوب آنها می گیرد. از این رو، فرد میل دارد که همواره، بویژه در مراحل طفولیت، مورد پذیرش دیگران واقع شود. بنابراین، موضع گروه نسبت فرد و ارتباط آن با او، خواه این موضع و ارتباط جنبه پذیرش داشته باشد، جنبه طرد و منفی، به مثابه نیروهای سازمان دهنده شخصیت فرد هستند(سعیدی،حیدری چروده و قدیمی،۱۳۹۰).
۲-۲-۱-۱۵-۲-۲- عنصر خودپنداره
نقش موثری در کاهش تضاد درونی (میان فرد و خودش) بازی می کند و پیش بینی ها و انتظارات فرد را از رفتار پذیرفته شده ای که می بایست در هنگام تعاملش با دیگران از او سر بزند، تقویت می کند و بدین ترتیب، خودپذیری فرد، پذیرش او در درون با تیم پیوند می خورد. این معناست که پذیرش، به عنوان یک نیاز اجتماعی، با طبیعت موقعیت اجتماعی و چارچوب فرهنگی که فرد در آن زندگی می کند، ارتباط دارد.
پایان نامه درباره ارتباط بین مشارکت در ورزش های همگانی و ابعاد کیفیت ...