تصویر۳-۱۰۶
سقف داخلی گنبد از ترنج هایی تزیین شده که هرچه به مرکزیت نزدیک شده از جزییات تزیینات آن کاسته و خلاصه تر شده است و در مرکزیت شمسه سفید رنگ وجود دارد که اسلیمی های مشکی و ختایی های سبز رنگ و گل ها و غنچه های قرمز رنگ و در آخر به هشت ضلعی فیروزه ای رنگ ختم می شود. هر ترنج دارای سه طره است و از اسلیمی سفید و ختایی فیروزه ای برخوردار است.
تصویر۳-۱۰۸
در دور پایه گنبد کتیبه های به خط نستعلیق خوشنویسی شده، دو کتیبه فوقانی داخل مسجد شیخ لطف الله به خط علیرضا عباسی از بالا به پایین است.کتیبه اول به خط ثلث با کاشی سفید معرق بر زمینه کاشی لاجوردی رنگ که نام خطاط آن علیرضا و سال تحریر آن ۱۰۲۵ را در آخر کتیبه در برداردکه به شرح زیر است: «عن النبی صلی الله علیه و آله انه قال من توضا ثم خرج الی المسجد فقال حین یخرج من بیته بسم الله الذی خلقی فهو یهدین هداه الله الی الصواب و الایمان. اذا قال و الذی هو یطعمنی و یسقین اطعمه الله من طعام الجنه و سقاه من شرابها و اذا قال و اذا مرضت فهو یشفین جعل الله ذلک کفاره لذنوبه و اذا قال الذی یمتینی ثم یحیین امانه الله مینه الشهدا و احیاه حیوه اسعداء و اذا قال و الذی اطمع ان یغفرلی خطیئنی یوم الدین غفرالله خطاه کله و ان کان کزبد من البحر و اذا قال رب هب لی حکماً و الحقنی بالصالحین و هب الله له حکماً و علماً و الحقه بصالح من مضی و صالح من بقی و اذا قال و اجعل لی لسان صدق فی الاخرین کتب الله له فی ورقه بیضاء ان فلان بن فلان من الصادقین و اذا قال و اجعلنی من ورثه جنه النعیم اعطاه الله منازل فی جته النعیم و اذا قال و اغفرالله لابوییه. عن ائمه اهل البیت سلا الله علیهم اجمعین اذا دخلت المسجد فقدم رجلک الیمنی و قل بسم الله و بالله و من الله و الی الله و خیر السماء کلهالله توکلت علی الله و لا حول ولا قوه الابالله اللهم صلی علی محمد و آل محمد و افتح ل ابواب رحمتک و توبتک و اغلق غنی ابواب معصیتک و اجعلنی من زوارک و عمار مساجدک وممن یناجیک فی اللیل و النهار و ادحرعنی الشیطان الرجیم و جنود ابلیس اجمعین. و قال الامام ابوعبدالله جعفر بن محمد الصادق علیه السلم من مشی الی المسجد لم یضع رجلا علی رطب و لا یابس الا سبحت له الارض الی الارض السابغه صدق رسول الله صلی الله علیه و آله. کتبها علی رضا العباسی فی ۱۰۲۵».
کتیبه دوم قسمت فوقانی داخل گنبد مسجد شیخ لطف الله که در زیر پنجره مشبک اطراف گنبد نصب شده است به خط ثلث با کاشی سفید معرق بر زمینه لاجوردی بقلم علی رضا عباسی شامل تمام آیات سوره های «جمعه» و «نصر» است و قسمت آخر آن به عبارت زیر ختم می شود: «سبحان ربک رب الغره عما یصفون و سلام علی المرسلین و الحمدلله رب العالمین صدق الله العظیم و صدق رسوله النبی الکریم و نحن علی ذلک من الشاهدین و الحمدلله رب العالمین کتبها علی رضا العباسی غفرالله ذنوبه».
در بین دو نوار آیات قرآن که در پایه گنبد قرار دارند کمربندی از تزیینات قرار دارد که از گل های پنج پر، گل شاه عباسی و همچنین مشبک کاری که از آن نور وارد گنبدخانه می گردد. مابین هر مشبک کاری یک کتیبه کاشی وجود دارد که از سه ترنج تشکیل یافته، ترنج پایینی به رنگ طلایی با اسلیمی و حاشیه ای فیروزه ای، ترنج دوم با دو طره سفید و مشکی و متن فیروزه ای و ختایی و اسلیمی مشکی و قاب کتیبه ای مشکی با اسلیمی سفید، متن این کتیبه آبی و اسلیمی سفید و ختایی فیروزه ای است.
در زیر کمربندی داخل گنبد در هر گوشه در دو شکل لوزی مانند به خط کوفی بنایی با کاشی مشکی بر زمینه سفید سوره های شریفه: «قدر»، «همزه»، «کافرون»، «انشراح»، «فیل»، «ماعون»، «تین» و «فاتحه» نوشته شده است. صفحات کاشی کاری که هر یک از آنها به خط کوفی بنایی یکی از سوره ها را در بردارد از قسمتهای پرتزیین مسجد شیخ لطف الله است.
نمونه ای از کاشی های اکر و مشبک طاقنمایی که با فرم و پیچش اسلیمی طراحی شده است،این فرم نیز در بالای محراب نیز آورده شده، در این جا کاشی کاری و مشبک کاری که در ضلع غربی گنبدخانه است برای نمونه آورده شده است.
تصویر۳-۱۱۸
شکل۳-۱۱۲ سوره انشراح
در طاق نماهایی که در گوشه های گنبد خانه قرار دارند نوعی کاشی فیتیله ای فیروزه ای به صورت قاب آمده و حاشیه ای لاجوردی که با کاشی سفید به و خط ثلث آیات قرآن بر روی آن معرق شده است و در واخل این طاق نما که کاشی های خشتی نخودی رنگ آن را پوشانده قاب های صلیبی سرمه ای و نخودی که از در کنار هم قرار گرفته و شبیه به پازل گردیده است و وجود عناصر تزیینی نظیر اسلیمی خرطومی، پایه اسلیمی و… است. لازم به ذکر است که این فرم تزیین نیز در مسجد کبود در قسمت پایه صحن با کمی تغییر در تزیینات جزیی تکرار شده است.
کتیبه های خط ثلث که در چهار گوشه گنبدخانه مسجد شیخ لطف الله قرار دارند به شرح زیر است:
در گوشه جنوب غربی محوطه داخل گنبد مسجد شیخ لطف الله به خط ثلث سفید با کاشی سفید معرق بر زمینه لاجوردی سوره «انفطار» نوشته شده و در انتها با این عبارت ختم می شود: «صدق الله اعظیم الکریم . عن ابی عبدالله علیه السلم اذا کان لیله الجمعه انزل من اسماء ملئکه بعدد الذر فی ایدیهم اقلام الذهب و قراطیس النفضه لایکتبون الی لیله السبت الا الصلوه علی محمد و آل محمد فاکثروا منها ان السنه ان تصلی علی محمد و اهل بیته فی کل جمعه الف مده و فی سایر الایام مأته مره».
در گوشه جنوب شرقی به خط ثلث سفید معرق بر زمینه کاشی لاجوردی سوره «لیل» نوشته شده و آخر کتیبه به این عبارت پایان می یابد: « صدق الله العظیم و صدق رسوله الکریم. عن جابر عن ابی جعفر علیه السلم قال قال النبی صلی الله علیه وآله لجبریل علیه السلم و ای البقاع احب الی الله تعالی قال المساجد و اهلها احب الی اولهم دخولاو آخرهم خروجاً منها صدق نبی الله».
در گوشه شمال غربی به خط ثلث با کاشی سفید معرق بر زمینه لاجوردی سوره «البینه» نوشته شده و آخر کتیبه با این عبارات خاتمه می یابد: « صدق الله العظیم و صدق رسوله الکریم و نحن علی ذلک من الشاهدین و صلی الله علی خیر خلقه محمد و آله الطیبین الطاهرین و سلم تسلیمً کثیراً کثیراً برحمتک یا ارحم الراحمین و یا اکرم الاکرمین».
۱۰۰
در گوشه شمال شرقی به خط ثلث سفید معرق بر زمینه کاشی لاجوردی سوره «شمس» نوشته شده و قسمت آخر کتیبه با عبارات زیر تمام می گردد: « و قال الله تبارک و تعالی و ان المساجدلله فلاتدعوا مع الله احداً صدق الله العظیم و صدق رسوله الکریم و نحن علی ذلک من الشاهدین برحمتک یا ارحم الرحمین. عن الی جعفر علیه السلم قال لما اسری برسول الله علیه السلم الی السماء فبلغ البیت المعمور فحضرت الصلوه فاذن جبرئیل علیه السلم و اقام فتقدم رسول الله صلی الله علیه و آله صف الملئکه و النبیون خلف محمد صلی الله علیه و آله».
در مقرنس کاری و تزیینات محراب اسلیمی های طلایی و سفید رنگ و ختایی های فیروزه ای رنگ در متن آبی و وجود طره های سفید، مشکی و فیروزه ای که جدا کننده کتیبه ها محراب است و وجود گل های شاه عباسی، پنج پر، برگ ها و همچنین تزیینات حاشیه ای از نوع زنجیری و گره چینی کند سرمه دان در گوشه ها و نیز ترنج های فیروزه ای و کناری و پایه اسلیمی های گوناگون و خط کوفی که در دو گوشه آمده و متن «الله، محمد، علی» را در بردارد.
حاشیه دور محراب از سه طره با یک حاشیه زنجیری تشکیل شده و نیز حاشیه ی آبی رنگ که اسلیمی طلایی و ختایی فیروزه ای رنگ و گل های شاه عباسی، برگ مو، گل پنج پر و غنچه را نیز در بردارد.
۱۰۱
در دو اسپر داخل محراب کتیبه های کاشیکاری شده که دارای اسلیمی های طلایی و ختایی های فیروزه ای است در داخل محراب کاشی کاری معرق بی نظیری وجود دارد که دو لوحه به خط نستعلیق سفید در قابهای کتیبه ای بر زمینه لاجوردی متن زیر را بیان می کنند: «عمل فقیر حقیر محتاج برحمت خدا محمدرضا بن استاد حسین بنا اصفهانی ۱۰۲۸». بخشی در سمت راست و مابقی در سمت چپ آورده شده است. در بالای این کتیبه های نستعلیق کاشی های وجود دارد که مزین به اسلیمی سفید و ختایی فیروزه ای است.
محراب در قسمت جنوبی مسجد قرار دارد و در دو طرف آن پایه های از کاشی خشتی هفت رنگی وجود دارد و خط ثلثی که آیات قرآن را نوشته و مشبک کاری که به فرم طاق نما و توسط فرم و چرخش اسلیمی مشبک شده در بالای محراب است.کاشی های اکر رنگی که فضای محراب را دربرگرفته اند از اسلیمی های سرمه ای از نوع برگی مزین شده ان و ختایی های فیروزه ای که سرتاسر این کاشی ها را پر نموده اند بیشترین گلی که می توان در این طاق نما دید گل شاه عباسی است، در داخل اسلیمی های برگی سرمه ای توسط گل های سفیدی تزیین شده است.
در بین آیات قرآن که به صورت حاشیه آمده نوعی حاشیه ی دیگر قرار گرفته، این حاشیه که متن آن آبی و اسلیمی هایی طلایی و ختایی هایی سفید و گلهایی نظیر شاه عباسی، پنج پر، برگ، سر اسلیمی و …آن را مزین کرده است.
این طاق نما در ضلع شرقی (روبروی طاق نمایی که آجرکاری فیروزه ای دارد) این طاق نما نیز مانند سایر طاق نماها است آیات قرآن که دورتادور این کتیبه را در برگرفته و کاشی های خشتی اکر که بر روی آن اسلیمی سرمه ای برگی و ختایی فیروزه ای وجود دارد و هم چنین مشبک کاری که از فرم وچرخش اسلیمی است در پایین یک کتیبه ی کاشی کاری وجود دارد که از فرم ترنج های فیروزه ای و طلایی است و عامل اتصال آنها ساقه و گلهای شاه عباسی است و در حاشیه این کتیبه خشتی گل شاه عباسی، برگ و غنچه که توسط ختایی بهم متصل شده اند. عناصری که در حاشیه این اسپر جز تزیینات محسوب می شوند را در زیر می توان دید.
در صحن مسجد در طاق نمای قسمت غربی یک طاق نمای منحنی در دل طاق نما قرار دارد که پشت آن توسط آجرهای لعاب دار فیروزه ای به فرم صلیب چیده شده است. دراین قسمت کل تزیین تکرار دو ترنج سبز پسته ای و فیروزه ای است که در کنار هم چهار ترنج را به وجود آورده اند. اسلیمی های طلایی و ختایی های فیروزه ای در متن آبی و گلهای اسلیمی نیز در کنار این ترنج ها آمده اند. حتی در حاشیه پایینی قسمت آجرکاری از همان ترنج ها استفاده شده است.
در پایه های صحن نوعی دیگر از کاشی کاری را می توان دید که در آن گلهای شاه عباسی، غنچه، برگ و … که توسط خطوط ختایی بهم اتصال یافته اند. در دو گوشه نیز ترنج هایی واقع شده با حاشیه ی طلایی و اسلیمی آبی رنگ با زمینه سفید، که این ترنج ها بر روی زمینه آبی کاشی بسیار با شکوه جلوه می کنند و حاشیه که از گل های شاه عباسی و برگ بر روی متن سفید تشکیل یافته است.
در ازاره های زیر زمین مسجد شیخ لطف الله به نوعی کاشی کاری از نوع هشت و صابونک یا هشت و مربع برمی خوریم که به رنگ فیروزه ای است و برش این کاشی ها آنها را چهارضلعی و هشت ضلعی تبدیل کرده که نیز نوعی از گره چینی است.
نوعی حاشیه از کاشی کاری ست که گره صابونکی نامیده می شود، در پایین راهروهای ورودی کار شده است.
تصویر۳-۱۳۶
فصل چهارم
مقایسه تطبیقی مسجد کبود و مسجد شیخ لطف الله
۴-۱ مقایسه تطبیقی نقوش مسجد کبود تبریز و شیخ لطف الله اصفهان
نقش متنوع و رنگارنگ کاشی کاری مساجد ایرانی، جز زیباترین و پرمعناترین عناصر به کار رفته در مساجد است. این نقوش پرمعنا هریک بر حسب شکل و محل قرار گیری دارای کارکرد و بار معنایی و رمزی متفاوت است. تکرار، ویژگی خاصی است که در میان عبادتگاه ها تنها در مسجد به این وسعت استفاده شده است و در عملکرد خود با روح اسلام و عبادت در آن ارتباط تنگاتنگ و مستقیم دارد. نقوش اسلامی که در نوع گردش اسلیمی و ختایی و نقوش هندسی جلوه گر شده است معمولاً از یک یا چند شکل منظم به دست می آید که در انحناها و دوایر قرار می گیرند و بر طبق اندازه های تکرار شونده به اشکال متفاوتی نمودار می شوند و به این صورت، تناسبات وابسته به آن نقش، در کل سطح گسترش طرح تکرار می شود. حتی اگر پایه هندسی کار حذف شده باشد و تنها خطوط و شکل هایی که بر اساس آن ترسیم شده است باقی مانده باشد باز هم روح هم آهنگ و تکرار شونده آن محفوظ و نمایان است. این نقوش نیز جلوه ای قدسی در هماهنگی کامل با معماری بنای مسجد است و چنان احساس معنویت را به شخص حاضر در مسجد القا می کند. که گویی تمام ساختمان مسجد در ذره ذره نقوش و اشکال خود دائماً ذکر او می گویند و به همراه خود، عابد را از مقام خاکی به سیر در افلاک دعوت می کنند. این نقوش که نظم هندسی آن گویای عقلانی بودن آن است ضمن اینکه برای ره گذران زیبایی صوری ایجاد کرده. برای عابد، نقش دیگری ایفا می کند و او را از عالم تعلقات و کثرات به عالم وحدت و ماورای ظاهر رهنمون می کند. در اغلب نقوش اسلامی، نوشته، نقش کار ساز و مهمی ایفا می کند. خطوط نسخ وکوفی به سیال بودن آب زلال و به نرمی نسیم سحرگاهی در لابه لای نقوش یا روی آن ها می لغزند و آیات نور و اشارات قداست را بر آن ها می نگارند. هنرمند مسلمان از کثرات می گذرد تا به وحدت نایل آید. انتخاب نقوش هندسی، اسلیمی و ختایی و کم ترین استفاده از نقوش انسانی و وحدت این نقوش در یک نقطه، تاکیدی بر این کوشش است. طرح های هندسی که به نحو بارزی وحدت در کثرت و کثرت در وحدت را نمایش می دهد. همراه با نقوش اسلیمی که نقش ظاهری گیاهی دارند آن قدر از طبیعت دور می شوند که فضای معنوی خاصی را ابداع می نمایند که رجوع به عالم توحید دارد. تفکر توحیدی چون دیگر تفکرهای دینی در معماری مساجد، تجلی تام و تمام پیدا می کند. رنگ نیز به خودی خود ظهور نمی یابد مگر اینکه بر نقش بنشیند آن گاه است که منشاء اثر می گردد و در فضا سازی دخالت می کند. سومین عنصر مهم فضاسازی معنوی مسجد، نور است که رنگ نشسته بر نقش را ظاهر می گرداند و در فضاسازی نقشی بی بدیل ایفا می کند. همه رنگ های نشسته بر نقوش است که رنگ ها را ظاهر می گرداند و طیف رنگین از کم رنگ به پر رنگ و سایه روشن را می آفریند. بدین ترتیب، عمق میدان و وسعت دید، معنا و موجودیت می یابد.[۸۹] در یک محیط، باید میان زیبایی و عملکرد ارتباط برقرار نمود. طراحی محیطی برای زیبا ساختن محیط بصری، آگاه کردن و ارتباط برقرارکردن به عنوان یک اهرم پر قدرت، به ایفای نقش می پردازد. این پیام باید در وهله اول، کاربردی بوده و بعد زیباشناسانه آن مراعات گردد. به عبارت دیگر، در جهت زیبایی و مطلوب نمودن محیط تلاش صورت پذیرد.[۹۰] در معماری اسلامی ایران، بدون شک جنبه های ساختمانی و نوآوری در فضاهای مساجد و ایجاد فضایی تازه در سیر تاریخی خود، از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. یک معماری ایران در عناصر معماری همچون قوس ها، تاق بندی ها، گنبد و حتی مقرنس به عنوان یک تزیین حجمی و سه بعدی پیشتاز بوده و توانسته است این دستاوردها به دیگر سرزمین های اسلامی نشان دهد.[۹۱] مسجد، محل تجلی مجموعه ای از هنرهایی است که مصداق مسلم هنر شهودی است. بعبارت دیگر، در مساجد نه تنها دین با هنر ملاقات می کند بلکه مهم ترین نمودهای هنر اسلامی، معماری مساجد و ویژگی های بارز آن است. مجموعه ای از جلوه های هنری را می توان در مساجد مشاهده نمود که از آن باید به هنر پرستشگاهی یا هنر قدسی یاد کرد. این جلوه های هنری عبارتند از معماری، گچبری، آجرکاری، کاشی کاری، مقرنس کاری، خوشنویسی، فضاآرایی و… در طول نسل ها و قرون متمادی، پاکترین و امن ترین ملجاء برای هنر اسلامی، مساجد بوده است. از آنجا که هنر با نماد آمیخته است و نمادها ماهیت و جوهر هنر را تشکیل می دهند. لذا مجموعه هایی که از هنر در خدمت مسجد قرار گرفته، فراوان بوده و دارای پیامی معنادار می باشد. در هنر معماری مساجد، خطوط عمودی، افقی و منحنی، دارای معنای بلندی می باشند. ساخت گنبد، محراب، گلدسته ها، ستون ها، منبر، مقرنس ها نیز پیامی را به مخاطب القا می نماید. هنر اسلامی نه تنها در مسجد بلکه در متن زندگی مردم جریان یافته و در طول قرون متمادی، محیطی را فراهم آورده. که در آن مسلمین با به یاد داشتن خداوند و با عنایت و تامل در باب زیبایی که نهایتاً فقط ناشی از خداوند است که به مفهومی مطلق و زیبا منتهی می شود کار هنری انجام می دهند.[۹۲] معماری مسجد بدنبال الهام از مفاهیم کلام الهی و روایی است، تا فضایی ایجاد بکند که عالم ملکوت (عالم معنا) و عالم ناسوت (عالم صورت، ملک و طبیعت) را به هم قرین سازد و فضای روحانی واحدی را خلق کند. چه گنبد، مناره، محراب و طاق در فرم ها و چه کتیبه ها و کاشی کاری ها و گچبری ها و کاربندی ها همگی به یک محور و نهایت منتهی به یک نقطه می شوند. نقوش، اشکال و رنگ ها در معماری نشانه بارزی برای القای معانی پنهان هستند. مخاطب از طریق حضور در فضای معماری به درک شهودی آن معانی نایل می شود.[۹۳]
۴-۲ مقایسه تطبیقی طراحی و مصالح
معماری مساجد و تزیینات آن در گنبد، مناره ها، موزاییک ها و کتیبه ها و نقوش مقرنس کاری، فضایی را ابداع می کند که آدمی را به روحانیت فضایی ملکوتی پیوند می دهد. در معماری سنتی، شکل های هندسی، چیزی بیش از ابزار تکنیکی صرف هستند هرچند به این معنا نیز در معماری عمل می کنند ولی ورای این عملکرد مادی دارای وظیفه مهم تری هستند و آن یادآوری انسان است از طریق چهره سمبلیکی، در معماری سنتی هیچ چیز بدون معنا نیست و معنا چیزی جز حالت روحانی نیست. اما به همراه پوشش، سه عامل نقش، نور و رنگ نیز در فضا سازی دخالتی مستقیم و ناگزیر دارند. نقش، محصول لاینفک و ناگزیر مصالح بنایی نیز می باشد. نحوه قرار گیری آجرها در کنار و بر روی هم به هر حال، تولید نقش می کند و نیز در فضا سازی دخیل است. مزاوجت آجر و ملات و حمایت این دو از یکدیگر نیز نقش آفرین است.
۴-۲-۱ کاشی کاری
به کار بردن کاشی معرق و نقش و نگار و رنگ های لاجورد و شنگرف در داخل این دو بنا باعث شد در اینجا به بررسی مختصری از کاشی کاری این دو بنا می پردازیم.
مسجد کبود تبریز: در تمام کاشی کاری های بی نظیرش، عبارت(علی ولی الله) و اسامی مقدس حسنین سلام الله علیها به اشکال مختلف، زینت بخش دیوارها بوده است. نمای روبروی مسجد با سردرب کاشی کاری شده، کف مسجد کاشی های براق داشته، ارتفاع طاق باقی مانده سر در زیادتر از ۵/۸ متر است. که تماماً از کاشی های معرق پر آب و رنگ پوشیده شده است. سطح پایه های دو طرف با طرح ها و اشکال مرکب از گل و بوته و کاشیهای معرق الوان پوشیده شده بود که بر روی کتیبه های این پایه عبارات مختلفی با آیات قرآنی نوشته شده است. کاشی کاری زیبای این مسجد و اسلیمی های آبی و سفید بر زمینه کرم- قهوه ای به همراه نورگیرهای گنبد آن جلوه ای خاص به مسجد بخشیده است. کاشی کاری آن صرفاً به رنگ لاجوردی و عمدتاً از قطعات شش ضلعی کار شده بود و تمام سطح سقف آن زرنگار (نقاشی با آب طلا) است. نقش و نگار معرق مسجد شامل گره بندی های هندسی، گل و بوته اسلیمی و ختایی و کتیبه های مختلف که مجموعاً حکایت از زیبایی خارق العاده ای داشته است. خصوصیت بارز و شهرت مسجد کبود با معماری ویژه آن بیشتر به خاطر کاشی کاری معرق و تلفیق آجر و کاشی، اجرای نقوش پرکار و در حد اعجاز آن می باشد. که زینت بخش سطوح داخلی و خارجی بنا بوده است. همان طور که از نامش پیداست، این عمارت تماماً با کاشی های لاجوردی و فیروزه فام پوشیده شده است؛ کاشی هایی از جنس دریا و آسمان. در لابلای این فیروزهها، کاشی هایی به رنگ سیاه و سفید نیز خود نمایی میکنند. که به سبک و سیاق معرق در کنار هم با نظمیچشم نواز چیده شدهاند. کاشیکاری محراب مسجد، جلوهای بدیع از این هنر را در مسجد به نمایش گذارده است که مقرنسهایی با پوشش معرق و طرحهای اسلیمی و کاشی کاری هایی به رنگهای فیروزهای، لاجوردی، سفید و طلایی را در برابر دیدگان قرار میدهد. دیوارهای شبستان اصلی (گنبدخانه) با کاشی های لاجوردی، فیروزه ای، سفید و سیاه و با شیوه های معرق و گاهی در طرح های گره تزیین شده اند. استفاده از آیات قرآن کریم، اسماءالله و احادیث نبوی در تزیین کاشی کاری جلوه و شکوه آنها را صد چندان کرده است. محراب زیبای مسجد که عالی ترین نوع تزیینات در آن به کار رفته است، به همراه دیوارهای جانبی آن با مقرنس کاری های زیبایی با پوشش معرق و طرح های اسلیمی و با کاشی های فیروزه ای، لاجوردی، سفید و طلایی تزیین یافته است. طرح های اسلیمی به کار گرفته شده در روی کاشی های حاشیه خارجی ردیف مقرنس محراب بسیار بدیع و منحصربه فرد است و این همان سبکی است. که در دوره صفویه از آن اقتباس شده و به اوج خود رسیده است. بقایای کاشی های معرق و گره کاری های روی سطوح بیرونی، استفاده از این نوع تزیینات را در سطوح خارجی ثابت می کند.
مسجد شیخ لطف الله اصفهان: دارای، گنبد زیبایی ست که از کاشی پوشیده شده و طرح آن نقش ترنج و اسلیمی بزرگ است و با شکل و اندازه گنبد تناسب دارد. راهروی مسجد که به شبستان و محراب بی نظیر آن منتهی می شود، دارای کاشی کاری خشتی بسیار زیبا و پنجره های سنگی مشبک است. کاشیکاری داخل شبستان شامل کاشی های هفت رنگ و معرق کاریهای زیباست و کتیبه های معرق و قطارپیچ فیروزه ای و پنجره های مشبک کاشی است. طرح نقوش و رنگ آمیزی های متنوع و الوان نارنجی و لاجوردی، جلال و زیبایی خیره کننده ای به این شبستان بخشیده است. کاشی کاری سقف داخلی شبستان، با طرح لوزی و ریزه کاری های خاصی که در آن به کار رفته شگفت انگیز است. محراب کاشی معرق و مقرنس کاری آن نیز در زمره آثار مهم هنری است از لحاظ صنعت کاشی و معرق کاری، شاهکاری به شمار می رود. بدین ترتیب فردی که وارد مسجد میشود محراب دقیقاً رو به رویش قرار میگیرد. این مجموعه که بیشتر آراسته به کاشی است درخشان، ولی هماهنگ است و رنگ های مسلط را فیروزهای لاجوردی و سفید شیری تشکیل میدهد. ازاره و طاق نماهای وسط دیوارها با کاشی های هفت رنگ اطلسی پوشیده شده که در طاق نماها دارای اسلیمی های درشتی است. باقی داخل بنا از کاشی های معرق درخشانی است که موجب رقص نور در سراسر سطح بنا میشود. گاه با ورقههای تابان نوری همراه است که لحظهای، تمام رنگ طرح را فرا میگیرد. صحن مسجد این یک معماری ناب است، بی عیب و آرام و هنوز به همان کمال باقی مانده است. تزیینات کاشی کاری در داخل از ازارهها به بالا همه از کاشیهای معرق پوشیده شدهاست. رنگ های مسلط آبى، فیروزهای، لاجوردی، سفید شیری، نخودی پخته و طلایى است.
۴-۲-۲ خط و خوشنویسی
خط در معماری اسلامی، از اجزا جدا ناشدنی آن به شمار می رود و همواره نقش و سهم با اهمیتی را در یک مجموعه بنا دارد. خط و کتیبه های خطی که غالباً در بردارنده آیات کتاب خدا و یا احادیث و روایاتند، روح خاصی را در بنا به جریان می افکند و جلوه عبادی و قدسی ویژه ای را به بنا می بخشد و طهارت معنوی شگفتی را به آن اعطا می کند. خط بر قامت بنا، ردای عبادت می افکند و با نشستن در اطراف گنبدها و منارهها، بنای مورد نظر را در عمل عبادت غرقه می سازد.[۹۴]
مسجد کبود تبریز: در متن کتیبه برجسته سر درب باشکوه و پر نقش و نگار آن، عمارت مظفریه و نیز نام نعمت الله بن محمد البواب، خطاط و به احتمال زیاد طراح نقوش که از هنرمندان برجسته خوشنویسی آذربایجان بوده، نوشته است. خطوط متنوع کوفی، نستعلیق، ثلث، نسخ و طرح های زیبای اسلیمی و ترکیب رنگ که در زیبایی و ظرافت بی نظیر است. سر در اصلی مسجد با کاشی کاری معرق و کتیبههای به خط ثلث و تابلوهایی با خط کوفی شامل سورههای قرآن از کاملترین نمونههای معرق دوران اسلامیبه شمار میروند. و استفاده از خطوط در تزیین بنا که به صورت یک نوار در بالای ازاره های شبستان و ازاره های سنگی به کار رفته است. این خطوط نیز آیات قرآن می باشد و از سوره حمد آغاز شده است. در حاشیه شاه نشین ها نیز از آیات برای تزیین استفاده شده و در داخل مسجد شیعه بودن را می توان کاملاً احساس نمود.
مسجد شیخ لطف الله اصفهان: کتیبه ی سردر مسجد و دو کتیبه بزرگ کمربندى داخل گنبد، که در قسمت پایین گنبد به خط ثلث سفید بر زمینه ی کاشی لاجوردی معرق جلب توجه می کند، به خط زیباى علیرضا عباسی است که از مشهورترین ثلث نویسان زمان پادشاهی شاه عباس اول به حساب می آمد. یکى از شاهکارهاى بى نظیر معمارى را در محراب مسجد مى توان مشاهده کرد. در این محراب کاشی کارى هاى معرق و مقرنس هاى بسیار ظریفى به چشم مى خورد. همچنین دو لوح داخل محراب وجود دارد که عبارت «عمل فقیر حقیر محتاج بر رحمت خدا محمدرضا ابن استاد حسین بناى اصفهان» روى آن در دو قاب کتیبه ای نوشته شده است. در کمربندی گنبد در هشت گوشه آن به خط کوفی بنایی سوره های فاتحه، انشراح، فیل، قدر، همزه، ماعون، کافرون و تین آورده شده است.
۴-۲-۳ آجر
آجر نیز هنگام نما سازی استفاده می شود و از آجر برای طرح های به صورت جناغی و لوزی بهره می گرفتند، که برخی را عقب و برخی را به جلو می چیدند. استفاده از آجر به منظور بنا سازی و هم به منظور استفاده های تزیینی از آن در جهان اسلام به مراتب بیش از سنگ می باشد؛ و این شاید به خاطر جنبه های بصری خاص سنگ باشد که هرگز نمی تواند در حد آجر، بنا را به لطافت بصری برساند.
مسجد کبود تبریز: مصالح بنا آجری است. از بقایای مسجد معلوم می شود که آجرها با گچ بند کشی شده است. بالای این بنا گنبدی قرار داشت که از آجر ساخته شده بود، که ریخته است.گنبد آجری مسجد کبود با ۱۷ متر دهنه و ۲۰ متر ارتفاع، یکی از بزرگ ترین آثار معماران اسلامی قرن نهم هـ ق است که با الهام از سبک معماری دوره ایلخانی با آجر ساخته شده است.
مسجد شیخ لطف الله اصفهان: مصالح اصلی ساخت این مسجد آجر بوده است و بیشترین آجری که در تزیین مسجد بهره گرفته شده در قمست نخودی رویه گنبد است که این آجرها به صورت لعابدار نخودی رنگ است.
۴-۲-۴ سنگ
سنگ در معماری اسلامی از سنگ برای کار در شالوده، بدنه، فرش کردن و تزیین بنا استفاده می شد. گرچه به علت موقعیت جغرافیایی و اقلیمی استفاده از سنگ در برخی نقاط چون آذربایجان بیشتر دیده می شود. اما بهره گیری از آن تقریباً در سراسر ایران مرسوم متداول بوده است. استفاده از سنگ در پی بنا و دیوارها اهمیت ویژه ای داشت و برای ساختن کتیبه ها سنگ های گوناگونی چون سنگ سیاه، سنگ آهگ، سنگ مرمر-که با دقت تراشیده و گاهی حجاری می شد- به کار می رفت.[۱]
مسجد کبود تبریز: سنگفرش کف این بنا بسیار باشکوه و خوش منظره بوده که هنوز هم آسیب ندیده است. سنگهای ساختمانی نادری در آن به کار رفته است. شبستان کوچک که در حکم مکانی خصوصی و مقبره سلطنتی در نظر گرفته شده بود، در سمت جنوب بنا واقع شده و با قطعات سنگ مرمر ازاره بندی شده بود که آیات قرآنی به خط زیبای ثلث و به صورت برجسته زینت بخش قسمت فوقانی سنگ ها و کف شبستان ها به احتمال قوی مرمرین بوده است.
مسجد شیخ لطف الله اصفهان: جلو خان مسجد با عقب نشستگی از بدنه شرقی میدان آغاز میشود. بعد از عبور از چهار پله به محوطه سردر میرسیم. قسمت پایینی دیوارهای این محوطه با سنگ مرمر زرد پوشیده شدهاست، سکوهای بزرگ کناری هم از همین نوع سنگ هستند.
۴-۲-۵ معماری و پلان
همان گونه که پیرنیا در کتاب سبک شناسی معماری ایران به آن اشاره کرده است تهرنگ مسجد کبود تبریز که بدون میان سرا می باشد از مسجد شاه ولی تفت برگرفته شده و پس از آن نیز در مسجد شیخ لطف الله اصفهان به کار رفته است .
۱۱۳۷۴۲
۵۸۲۷۷
۲۳/ ۵۱
۵۵۴۶۵
۷۷/ ۴۸
۴۷۹۷
۱۸۸۴
۲۷/ ۳۹
۲۹۱۳
۷۳/ ۶۰
منبع: مرکز آمار ایران، ۱۳۹۰
۳-۶-۴ ویژگی های کالبدی در منطقه ۲۲ تهران
زمینهای منطقه را میتوان کلا به سه بخش متمایز تفکیک نمود:
بافت سامان یافته که شامل: شهرکها، بافت مسکونی، و عناصر اصلی دارای کاربری های شهری، فراشهری و فراملی
شبکه های ارتباطی
زمینهای زراعی، سبز و بایر (تحت تملک نهادها و ارگانهای مختلف)
شاخص ترین عناصر کالبدی (دارای کاربری شهری، فراشهری و فراملی)، استادیوم ورزشی آزادی، پارک جنگلی چیتگر و گود دریاچه، مسیلها، متصرفات نظامی و مراکز پژوهشی و آموزش عالی هستند که به ترتیب حدود ۳۳۸، ۸۶۹، ۴۰۰، ۱۰۳، ۱۰۶۰، ۳۰۰ هکتار از اراضی (در مجموع حدود نیمی از مساحت کل منطقه) را تشکیل می دهند. بخش های مسکونی متشکل از شهرکهای کوچک و بزرگ و محلات غالبا” ناپیوسته و منفصلی هستند که هر یک بنا به علل و عوامل نسبتا” متفاوتی بوجود آمده و در برخی موارد در گسترش خود منجر به ایجاد بافت متراکمی در بعضی نواحی منطقه شده اند. این شهرکها تا قبل از تصویب طرح جامع دوم تهران و ایجاد مناطق ۲۱ و ۲۲، تحت اداره منطقه ۲۲ قرار گرفتند. دهکده المپیک، شهرکهای راه آهن و چشمه (در اوایل دهه ۵۰) و سایر شهرکهایی که متعاقبا” و با فواصل نسبتا” زیاد مکانی نسبت به هم در سطح منطقه ۲۲ احداث شده اند، عمدتا” به منظور تامین مسکن اقشار میانی یا میانه پائین و مزد و حقوق بگیران شهری برنامه ریزی شده اند ولی در مواردی که حتی برنامه تهیه و تصویب شده برای ایجاد مجموعه مسکونی نیز عاری از هرگونه مشکل و مسئله اساسی بوده، معهذا در عمل و اجراء یا کلا” برنامه از پیش تهیه شده نادیده گرفته شده و یا در اکثر موارد اراضی تعیین شده جهت کاربری های رفاهی، خدماتی، فرهنگی – مذهبی و ورزشی و حتی فضاهای سبز بصورت بایر رها شده و بدین ترتیب پیامدهای ناگواری برای کل منطقه داشته است. این روند شهرک سازی، طی چند دهه اخیر با الگو پذیری و با بهره گرفتن از امتیازات مشابه شهرکهای اولیه، از جمله مصوبات شورای نظارت بر گسترش شهر تهران و مصوبات ماده ۵، با وجود مغایرت این نحوه ساخت سکونتگاه با ایده های طرح جامع و سیاستهای آن، یکی پس از دیگری از سوی شرکتهای تعاونی سایر سازمانها و نهادهای دولتی وغیره… با خرید زمین به روش های مختلف امروزه گروه های جمعیتی گوناگون را در سطح منطقه اسکان داده است. در کنار ساخت این شهرکها، مجوز های مستقلی هم برای ساخت و ساز در خارج از محدوده قانونی شهر، داده شد بطوریکه امروزه از میان شهرکها، ۱۴ شهرک با مجوز رسمی و یک شهرک (آزاد شهر) بدون مجوز رسمی و سایرین در مرحله احداث، اجرا یا تکمیل هستند و یا هنوز زمینهایشان به زیر ساخت و سایرین در مرحله احداث، اجرا یا تکمیل هستند و یا هنوز زمینهایشان به زیر ساخت و ساز نرفته است. این روند ساخت و ساز، در ظاهر برای تحقق هدف انبوه سازی پیشنهادی در طرح تفضیلی اخیر منطقه (مصوب سال ۱۳۷۲)، انجام گرفته است، ولی در عمل مغایر با آن بوده چرا که تعاونی ها به مثابه مشتریان مجزا و مستقلی هستند که به جای یک واحد، صد واحد می سازند. قوی ترین موج ساخت و ساز در سالهای اخیر مربوط به احداث ساختمانهای پرسنل نیروهای مسلح، سپاه، ارتش و… هر کدام با تعداد ۷۰۰ تا ۱۰۰۰ واحد، به صورت گروه های کوچک انتفاعی بوده است. نکته قابل ملاحظه، نحوه تکوین و رشد فیزیکی این بافت مسکونی جدید در امتداد معابر اصلی و مهم خصوصا” بزرگراههای همت و رسالت است. حتی سازمانهایی که از قبل در منطقه به فعالیت اختصاصی خود مشغول بوده اند، اخیرا” به ساخت و سازهای غیر مجاز در داخل پادگانهای خود پرداخته اند که بسیاری از آنها مسکونی است. ممنوعیت ورود به پادگانها و غیر قابل دید بودن محوطه آنها، امکان هر گونه پیشگیری از تخلفات و طرح شکایات را با ایشان از شهرداری منطقه گرفته است. اما پیگیری این مشکل اخیرا” منجر به آن شده که این ارگانهای نظامی با هدف رفع این تخلفات دست به توافق هایی با شهردای به منظور ” ساخت و ساز بر مبنای طرح تفصیلی” در عین حفظ منافع نیروهای مسلح در امر ساختمان سازی بزنند. از اثرات این توافق، تصمیمات مقدماتی برای آماده سازی ۷۰۰ هکتار از زمینهای “میدان تیر چیتگر ” جهت مجتمع مسکونی پرسنل نیروی زمینی ارتش می باشد، که به دنبال توافق با شهرداری پیش بینی شده است.
۳-۶-۴-۱ وضعیت مسکن منطقه: در بخش مسکن، منطقه ۲۲ از مجموع ۳۷۶۸۱ واحد مسکونی، ۹۱/ ۸۹ درصد یعنی۳۳۸۸۰ واحد مسکونی آپارتمانی می باشد و فقط ۹/ ۱۰ درصد یعنی ۳۸۰۱ واحد مسکونی غیر آپارتمانی را در این منطقه به خود اختصاص داده است.
جدول شماره ۳-۷: تعداد واحدهای مسکونی منطقه ۲۲
واحد مسکونی
مجموع واحد مسکونی
آپارتمانی
غیرآپارتمانی
تعداد واحد مسکونی
۳۷۶۸۱
۳۳۸۸۰
۳۸۰۱
درصد واحد مسکونی
۱۰۰
۹۱/۸۹
۹/۱۰
منبع: مرکز آمار ایران، ۱۳۹
نمودار شماره ۳-۲: درصد واحدهای مسکونی در منطقه ۲۲ تهران
خروجی ها: محصولات، خدمات، نتایج مالی و…
نتایج: برطرف کردن نیازهای مشتریان، جلب رضایت مشتریان و…
لذا به منظور ارزیابی عملکرد سازمان بایستی شاخص های مناسب با توجّه به نواحی توضیح داده شده در بالا استخراج شود. در نهایت باید گفت اگرچه این مدل از نظر مفهومی مورد پذیرش است و بدون شک روشی مفید برای تشریح تفاوت بین شاخص های ورودی، فرایند، خروجی و نتایج است؛ امّا این مدل در یک سر پیوستاری قرار گرفته است که از چارچوب های متمرکز بر سلسله مراتب تا چارچوب های فرآیندی کشیده شده است، به عبارت دیگر در این مدل سلسله مراتب به کلی نادیده گرفته شده است و این مطلب نقطه ضعف این مدل می باشد (کریمی،۲۸:۱۳۸۵)
۲-۱۸-۶- چارچوب مدوری و استیپل
این مدل یکی از چارچوب های جامع و یکپارچه برای ممیزی و ارتقای سیستم های ارزیابی عملکرد است. این رویکرد شامل شش مرحله به هم مرتبط می باشد. مانند اغلب چارچوب های دیگر نقطه آغاز این مدل نیز تعریف استراتژی سازمان و عوامل موفقیت آن است (گام۱). در گام بعدی(گام۲) الزامّات استراتژیک سازمان با شش اولویت رقابتی که عبارتند از کیفیّت، هزینه، انعطاف پذیری، زمان، تحویل به موقع و رشد آینده مطابقت داده می شوند. سپس انتخاب شاخص های مناسب با بهره گرفتن از یک چک لیست که شامل۱۰۵شاخص با تعاریف کامل است آغاز می شود (گام۳). بعد ازآن سیستم ارزیابی عملکرد موجود ممیزی می شود تا شاخص های مورد استفاده فعلی شرکت شناسایی شوند(گام۴). در گام بعد، به چگونگی به کارگیری واقعی شاخص ها پرداخته می شود و هر شاخص با هشت جزء تشریح می شودکه عبارتند از عنوان، هدف، الگو، معادله، دفعات، منبع اطّلاعات، مسئولیت و بهبود (گام۵). مرحله آخر به صورت بازخورد به بازنگری های دوره ای سیستم ارزیابی عملکرد سازمان می پردازد (گام۶). برعکس بسیاری از چارچوب های دیگر، این مدل فراتر از راهنمایی های ساده بوده و می تواند توسط کاربران ارزیابی عملکرد، در عمل مورد استفاده قرار گیرد. مهمترین مزیت این مدل آن است که می تواند هم به عنوان ابزاری برای طراحی سیستم ارزیابی عملکرد و هم برای ارتقای سیستم موجود به کار رود. همچنین در این مدل تعریفی منحصر به فرد از چگونگی درک شاخص های عملکرد آمده است. امّا محدودیت اصلی این مدل در گام دوم رخ می دهد که شبکه ارزیابی تنها از شش اولویت رقابتی تشکیل شده است. چرا که همان گونه که در مدل های دیگر نشان داده شد، شاخص های عملکرد باید به مقولات مختلف دیگری نیز توجّه کنند (کریمی،۱۸:۱۳۸۵)
۲-۱۸-۷- روش تحلیل ذی نفعان[۲۹]
طراحی سیستم ارزیابی عملکرد با شناخت اهداف و استراتژی های سازمان شروع می شود و به همین دلیل است که مدل کارت امتیازدهی متوازن، طراحی سیستم ارزیابی عملکرد را با این سوال شروع می کند که: «خواسته های سهامداران ما چیست؟». در واقع مدل کارت امتیازدهی متوازن به طور ضمنی فرض می کند که تنها سهامداران هستند که بر اهداف سازمان اثر گذارند و دیگر ذینفعان در تعیین اهداف نقشی ندارند. به بیان دیگر، این مدل تاثیر دیگر ذی نفعان بر سازمان را نادیده گرفته است. بی توجّهی به تفاوت های اثرگذاری ذی نفعان مختلف در محیط های مختلف یکی از دلایل اساسی عدم موفقیت برخی شرکت های بزرگ در استفاده از این مدل است.
این مدل که توسط دکتر «لی» ارائه گردیده است، ذی نفعان را به دو گروه دسته بندی می کند: ذی نفعان کلیدی و غیر کلیدی. ذی نفعان کلیدی بر سازمان کنترل مستقیم دارند و خواسته های آن ها در اهداف سازمان متبلور می شود (مانند سهامداران) و ذی نفعان غیر کلیدی از مکانیسم های خارجی نظیر بازار و فرهنگ برای حفظ منافع خود استفاده می کنند و در هدفگذاری اثرگذار نیستند (مانند مشتریان). اهداف سازمان نمایانگر انتظارات و تمایلات ذی نفعان کلیدی است و ذی نفعان کلیدی تمام قدرت را از طریق ساختار حاکمیت سازمان برای هدفگذاری اعمال می کنند؛ و ذی نفعان غیر کلیدی چندان در هدفگذاری قدرتمند نیستند، در عوض از طریق مکانیسمهای خارجی بر روی استراتژی های سازمان اثر گذارند و از این طریق چگونگی رسیدن به اهداف با توجّه به محیط خارجی را مشخّص می کنند. لذا سیستم ارزیابی عملکرد از استراتژی ها شروع شده و به عنوان پلی بین رفتار مدیران و انتظارات ذینفعان عمل می کند.
۲-۱۸-۸- نظام مدیریّت بر مبنای هدف
فلسفه نظام مدیریّت بر مبنای هدف و زمینه پیدایش آن بر این اساس است که در ارزشیابی های افراد، به جای ارزشیابی ویژگی های مشخّص و رفتاری آن ها، عملکرد آن ها بر اساس میزان دستیابی به اهدافی که تعیین شده است مورد ارزیابی قرار گیرد. در نظام مدیریّت بر مبنای هدف ابتدا اهداف کلان سازمان تعیین میشوند و سپس با بحث و مذاکره مدیران سطوح مختلف و نهایتاً کارکنان، این اهداف کلان به اهداف خرد تبدیل میگردند و در انتها به همان سازمان سرایت میکنند. در نهایت نیز افراد بر اساس میزان تحقق اهداف خرد تعیین شده و بدون توجّه به چگونگی تحقق آن ارزیابی میشوند. ویژگی های نظام مدیریّت بر مبنای هدف را میتوان این چنین برشمرد:
الف- نظام مدیریّت بر مبنای هدف بیشتر یک نظام مدیریّت نتیجهگرا است نه مدیریّت روندگرا
ب- در نظام مدیریّت بر مبنای هدف تعیین و توزیع اهداف (خرد کردن اهداف) در سازمان بر اساس گفتگو و ارتباطات روبروی سطوح مختلف سازمان انجام میشود و از هیچ قالب خاصی تبعیت نمیکند.
ج- تاکید نظام مدیریّت بر مبنای هدف بر اهداف کوتاه مدت است و تاکید کمتری به اهداف بلند مدت و استراتژیک میشود. (عادلی،۱۴۴:۱۳۸۴)
۲-۱۸-۹- نظام مدیریّت کیفیّت جامع
به عنوان یک نوع نگرش و فلسفه خاصی است که بر اساس آن مفهوم کیفیّت و جلب رضایت مشتری در همه جای سازمان جاری میشود. مدیریّت کیفیّت جامع دارای ابزارهای سنتی فلورچارت اس پی اس ، هیستوگرام، نمودار پارتو، نمودار علت و معلول، نمودار کنترل شیورات و نمودار پراکندگی است و این در حالی است که هفت ابزار جدید مدیریّت کیفیّت جامع بر مبنای تفکر مفهومی و منطقی بنا نهاده شده است. مدیریّت کیفیّت جامع مفاهیمی را ارائه میدهد که پیادهسازی آن نیازمند برنامهریزی استراتژیک و وجود انگیزه کافی در پرسنل میباشد. به طوری که مفاهیم آن بایستی در سراسر سازمان نهادینه شود و کلیه پرسنل به آن متعهد شوند و در اجرا پایبند بمانند.
۲-۱۸-۱۰- روش مالکوم بالدریج
روش بالدریج در واقع روشی است که به پیادهسازی مفاهیم مدیریّت کیفیّت جامع در سازمان کمک میکند. در این روش۷ معیار و روش اجرای پیادهسازی مدیریّت کیفیّت جامع ارائه میشود. هر سازمانی که در ممیزی مؤسسه بالدریج[۳۰] امتیاز بالایی را کسب کند برنده جایزه مالکوم بالدریج میشود در واقع ارزیابی هایی که در این روش انجام میشود به منظور تعیین میزان پیادهسازی معیارهای بالدریج که همان مفاهیم مدیریّت کیفیّت جامع است می باشد. این ارزیابی ها میتواند توسط خود سازمان ها به صورت خود ارزیابی انجام شود. ولی برای دریافت جایزه ممیزان وابسته به مؤسّسه بالدریج باید سازمان را ارزیابی کنند.
هفت معیار بالدریج عبارتند از: رهبری، مدیریّت فرایند کسب و کار، نتایج مالی، استفاده از اطّلاعات و تجزیه و تحلیل، برنامهریزی استراتژیک، منابع انسانی و تمرکز بر رضایت مشتری میباشند (غلامی و نور علیزاده،۳۲:۱۳۸۱).
۲-۱۸-۱۱- مدل تعالی سازمانی ایی اف کیو ام
یکی دیگر از چارچوب های اندازه گیری شناخته شده که به صورت گسترده ای مورد استفاده قرار
می گیرد مدل تعالی سازمانی ایی اف کیو ام است. مدل ایی اف کیو ام یک مدل غیر تجویزی است که از۹ معیار تشکیل شده است. ۵ جزء اول آن «توانمند سازها» و چهار جزء آن «نتایج» نامیده میشوند(نجمی و زارعی) .
۲-۱۹- پیشینه تحقیق
۲-۱۹-۱- تحقیقات انجام شده در داخل کشور
تاکنون تحقیقات نسبتاً گسترده ای در حوزه ارزیابی عملکرد سازمان ها با بهره گرفتن از مدل تعالی سازمانی انجام شده است که به برخی از آن ها اشاره می شود هر چند در حوزه آموزش و پرورش تحقیقات انجام گرفته نسبت به دیگر حوزه ها کمتر می با شد:
ایزدی وهمکاران (۱۳۸۷) در مطالعه خود تحت عنوان بررسی میزان رضایت مندی دانشجویان با توجّه به معیار نتایج مشتری مدل تعالی سازمانی (مطالعه موردی دانشگاه مازندران)، بر روی ۳۴۸ نفر از دانشجویان به این نتیجه رسیدند که؛ میانگین مشتری محوری دانشگاه مازندران در حدود۱۱/۴۹بوده که نتوانسته حداقل میانگین۶۰%را برای مشتری محوری کسب نماید. یعنی تقریباً نیمی از دانشجویان از دانشگاه مازندران رضایت داشته و نیمی دیگر رضایت ندارند. نتایج به دست آمده با توجّه به بعد نتایج مشتری در مدل تعالی سازمانی هم تراز نیست.
محمد علیزاده (۱۳۸۷) در ارزیابی میزان تحقق اهداف برنامه سوم توسعه ی آموزش و پرورش استان خوزستان بر اساس اشگدر اروپایی تعالی سازمان ایی اف کیو ام از ۸۴ نفر جامعه آماری که شامل کلیه مدیران؛ معاونین و کارکنان بخش ستادی آموزش متوسطه آموزش و پرورش استان خوزستان بوده اند به این نتایج دست یافته که: الف) فاصله بین شاخص موجود ومطلوب چشمگیر بوده است. به طور کلی، از امتیاز ۵۰۰توانمند سازها این استان امتیاز ۲۱۴، از امتیاز ۵۰۰نتایج این استان امتیاز ۱۳۱ و از کل امتیاز ۱۰۰۰ برای استان امتیاز ۳۴۵بدست آمده است. ب) بین عوامل توانمند ساز و نتایج حاصل از آن ها تفاوت معنی داری بدست آمده است و ارزش نتایج حاصل شده کمتر از اهداف تعیین شده برای عوامل توانمند سازها است.
رحمتی(۱۳۸۷) عملکرد شرکت قطارهای مسافری رجاء را با بهره گرفتن از الگوی تعالی سازمانی، با ۱۵ مورد از ۶۰ مورد جامعه آماری ارزیابی نموده و داده ها و اطّلاعات خود را با روش پرسشنامه ای در قالب روش تحقیق کتابخانه ای و میدانی انجام داده و به این نتیجه رسیده که نمره عملکرد شرکت مسافری رجاء۳۲/۱۹۴از ۱۰۰۰ امتیاز موجود در این مدل کسب کرده که نشان دهنده عملکرد ضعیف در حوزه های مختلف عملکردی می باشد.
افشار جهانشاهی (۱۳۸۵) در تحقیق، ارزیابی عملکرد شرکت سیمان داراب بر اساس الگوی تعالی سازمانی، به این نتیجه دست یافت که، امتیاز شرکت سیمان داراب بر اساس مدل، ۴۴۷ امتیاز از ۱۰۰۰ امتیاز بدست آمده که طبق این ارزیابی، این شرکت موفق به رسیدن به سطح تقدیرنامه تعالی سازمانی شد.
ایزدی و ملکی (۱۳۸۴) نتایج دو بیمارستان البرز کرج و شهدای ۱۵ خرداد ورامین را بر اساس الگوی تعالی سازمانی بر اساس ۴ معیار نتایج الگوی مورد مطالعه، در دو بیمارستان ارزیابی و مقایسه نموده اند که نتایج بدین شرح بوده که بالاترین امتیاز (۵/۵۶) مربوط به نتایج کلیدی عملکرد و سپس بیمارستان البرز با ۲/۲۱۲ امتیاز بوده است.
دشتی زاده(۱۳۸۳) با بهره گرفتن از مدل تعالی سازمانی، شرکت مهندسی سازه فرافن ارزیابی نموده، که پس از اجرای مراحل این الگو نقاط قوّت و قابل بهبود شرکت را شناسایی و با بهره گرفتن از منطق رادار امتیاز دهی نموده است.
اعتمادی در پژوهشی با عنوان خود ارزیابی بر اساس مدل تعالی سازمانی، فرصت ها و تعهدات ناشی از به کارگیری مدل در سازمان های ایرانی را مورد بررسی قرار داده و نتیجه گیری کرده است که استفاده از روش های نوین خود ارزیابی و بهره گیری از مدل های تعالی سازمانی در سازمان های ایرانی، جهت تحول و خروج سازمان ها از وضعیّت رخوت و سستی سازمان، نقش انکار ناپذیر دارد.رازانی در مطالعه سه مدل تعالی سازمانی، الگوی دیمینگ و مالکوم بالدریج را مورد بررسی قرار داده و نتیجه گرفته است که مدل تعالی سازمانی نسبت به دو مدل دیگر از جامعیت بیشتری برخوردار است.
۲-۱۹-۲- تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
کلفسیو [۳۱]و همکاران در پژوهش خود در سال (۲۰۰۸) با مطالعه ادبیات و تحلیل روند های موجود به بررسی توسعه مدیریّت کیفیّت و بر مفاهیم ذی نفعان به عنوان مفاهیم اصلی سیستم های مدیریّت کیفیّت تاکید کرده اند و بیان داشته اند تعالی باید بر اولویت مشتریان و ذی نفعان باشد.
مارورویدیس[۳۲] و همکاران در سال (۲۰۰۷)برمبنای اطّلاعات جمع آوری شده به وسیله سئوالات ساختار یافته و مصاحبه تلفنی با سایر سازمان های نماینده جایزه ملی در یافتند که سیستم های تعالی سازمانی متفاوتی بر مبنای تفاوت های فرهنگی کشورهای اروپایی وجود دارند وگرایش خاصی به توسعه مدل تعالی سازمانی در دهه های جدید توسط مشارکت احزاب و تشکل های تجاری خارجی و اجتماعی برای تعالی سازمانی وجود دارد. کالومورا[۳۳]و همکاران در سال(۲۰۰۶)در بررسی توانمند سازها ایی اف کیو ام به منظور تحلیل ارتباط بین معیارها برای ارائه چارچوب مدیریّت کیفیّت در آموزش عالی پس از آزمون فرضیه ها نشان داده اند که بین معیارهای توانمند سازها ارتباط وجود دارد و بر نقش توانمند سازها در رسیدن به تعالی سازمان تاکید می کنند.
وستلان[۳۴](۲۰۰۶) در تحقیق خود به مطالعه و تجزیه و تحلیل معیار نتایج جامعه پرداخته است. ایشان در تحقیق خود یک شاخص محیطی برای ارزیابی نتایج جامعه معرفی می نماید که هدف اصلی این شاخص نشان دادن حمایت از سرمایه گذار های مدیریّتی موثر در زمینه بهبود شرایط محیطی به جهت بهتر نتایج مالی می باشد.
کالومروا و دلدان(۲۰۰۶) الگوی تعالی سازمانی را در ۱۱۱دانشگاه دولتی اسپانیا با یک مطالعه میدانی انجام داده اند و نتیجه مطالعه آن ها نشان داده که تمام عوامل توانمند سازاین الگو جهت تعالی و بهبود و شناسایی نقاط قوّت دانشگاه ها مفید و موثر بوده است.
تری (۲۰۰۵) با بهره گرفتن از مدل تعالی سازمانی عمل خود ارزیابی را روی ۵ دانشگاه دولتی در اسپانیا تحت یک مطالعه مورد انجام داده و نتیجه گیری نموده در صورتی که مراحل فرایند خودارزیابی به دقت انجام شود (مثلاً تعهد مدیریّت به خودارزیابی، تشکیل تیم و آموزش آن ها و. .. )، این فرایند می تواند یک ابزار قوی برای بهبود مستمر دانشگاه ها، و جمع آوری اطّلاعات و نتایج مثبت از معیارهای دانشگاه استفاده شود.
تحقیقی تحت عنوان «رهبری، بهترین فعّالیّت برای تضمین کیفیّت در آموزش عالی » توسط اوسوالانگ باتم و مارفی۱ (۲۰۰۵)، در ۴۲ دانشگاه از ایالات متحده آمریکا و استرالیا که دارای سیستم آموزشی یکسان می باشند، انجام داده و پس از بررسی ادبیات رهبری، فعّالیّت های رهبری را در چهار سطح؛ ضعیف، خوب، بسیار خوب و عالی، با بهره گرفتن از روش های پرسشنامه، مصاحبه و آزمون فرضیه تعیین و رابطه کارآیی و اثر بخشی فعّالیّت رهبری با سطوح بهبود کیفیّت دانشگاهی تعیین و سپس برای رهبری در سطح ضعیف دیدگاهی بیان نموده اند.
بوالیوسارو همکاران(۲۰۰۵) در تحقیق خود به مطالعه تعامل و ارتباطات معیارهای توانمند ساز و معیارهای نتایج در مدل تعالی سازمانی ایی اف کیو ام پرداخته اند. نتایج فرضیات مربوط به شناسایی اثرات معیارهای توانمند ساز بر حصول نتایج نشان داده شده است که توانمندی سازمان ها در معیارهای توانمند ساز موجب بدست آمدن نتایج عملکردی بالا در حوزه های مختلف نتایج می شود. والجو[۳۵] و سانگو[۳۶] (۲۰۰۳و ۲۰۰۵) در پژوهشی با عنوان بهبود کیفیّت در سطح مراقبت های روان پزشکی بیمارستان عمومی شهر مادرید از طریق مدل تعالی سازمانی، به این نتایج دست یافتند که الگوی تعالی سازمانی، چارچوب مفیدی برای شناسایی حوزه های قابل بهبود می باشد. آن ها نیز اظهار کرده اند که از ۳۲معیار این الگو، فقط یک معیار در ارزیابی این بیمارستان کاربرد نداشته و در نهایت امتیاز این بیمارستان در سال ۲۰۰۳ مقدار ۲۰۹ و درسال ۲۰۰۵ امتیاز ۳۱۱ برآورد کرده اند.
۲-۲۰- نتیجه گیری
یکی از روش های که از آن به منظور ارزیابی یک سازمان استفاده می شود، مدل تعالی سازمان است. برخورداری این مدل از دیدگاه نظامند و فراگیر، مدیریّت مبتنی بر فرآیندهای قابل بهبود، تبادل تجربیات درون و برون سازمان ها به کار گیری بهینه کاوی، استفاده از رویکرد خودارزیابی به منظور تعالی سازمان، ارزش ها و مفاهیم بنیادی تعالی سازمانی که بدون توجّه به بخش و اندازه سازمان برای تمامی آن قابل کاربرد بوده و مدل تعالی سازمانی را پشتیبانی می کند، از مزایای کاربرد این مدل است.
از جمله مفاهیم جدید مدیریّتی که امروزه در بسیاری از کشورهای جهان جایگاه قابل توجّهی پیدا کرده است، سازماندهی مدل های تعالی کسب و کار است که براساس آن سازمان ها و بنگاه های مختلف مورد ارزیابی و مقایسه قرارگرفته و با ایجاد فضای رقابتی حرکت به سمت بهبود وارتقا را در آن ها تقویت
می نماید. بدون بررسی و کسب آگاهی از میزان پیشرفت و دستیابی به اهداف و بدون شناسایی چالش های پیش روی سازمان و کسب بازخورد و اطلاع از میزان اجرای سیاست های تدوین شده و شناسایی مواردی که به بهبود جدی نیاز دارند، در عملکرد سازمان بهبود میسر نخواهد شد، لذا ارزیابی عملکرد و میزان دسترسی به اهداف از جمله نیازهای محسوس در هر سازمان می باشد در همین راستا مدل تعالی سازمانی به عنوان ابزاری قوی در پاسخگویی به این نیاز سازمان ها از موفقیت چشمگیری برخوردار بوده و توانسته تا حدود زیاد در آسیب شناسی سازمانی و تعیین مسیر حرکت جهت دسترسی به تعالی منابع انسانی مورد استفاده قرار گیرد.
با به کارگیری این مدل ها ضمن این که سازمان می تواند میزان موفقیت خود را در اجرای برنامه های بهبود در مقاطع مختلف زمانی مورد ارزیابی قرار دهد، می تواند عملکرد خود را با سایر سازمان ها به ویژه بهترین آن ها مقایسه کند. امروزه بحث های زیادی پیرامون کیفیّت و اهمیت آن به ویژه نزد مدیران و کارشناسان آموزشی مطرح است. در آموزش و پرورش با توجّه به نقش عامل های انسانی، افزایش کیفیّت به طریق اولی محتاج مشارکت و همکاری همه ی افراد است. به نظر می رسد که در عمل به این اصل توجّه اندکی مبذول شده است. با وجود تلاش های زیادی که در بخش صنعت، و بهداشت با هدف افزایش کیفیّت انجام می گیرد، هنوز جامعه ی ما از برخی جهات از جمله آموزش وپرورش و به ویژه در مدارس از پایین بودن کیفیّت رنج می برند.
با عنایت به چالش های پیش روی آموزش وپرورش از بعد کیفی و کمی و با توجّه به نارضایتی جامعه و متخصصین تعلیم و تربیت از نحوه عملکرد آموزشی و پرورشی نیاز جدی به ارزیابی عملکرد آموزش و پرورش احساس می شود و با مدل استاندارد تعالی سازمانی می توان به این مهم دست یافت.
تصمیم به اینکه جمع آوری داده ها خاتمه یابد به عوامل متعددی بستگی دارد مثلاً محدودیت بودجه و زمان یا اینکه مخاطبان از حوصله پاسخگویی خارج شده باشند (گال و همکاران، ۱۹۹۶: ۱۱۴). لینکلن وگوبا چهار معیار برای یافتن زمان مناسب خاتمه دادن جمع آوری داده بیان کرده اند که عبارتند از:
تمام شدن منابع:
منابع دادهای (نظیر مطلعین کلیدی، تحلیل اسناد) تخلیه کامل شده باشند به این معنا که مطمئن شویم با کنکاش بیشتر به اطلاعات مفید بیشتر دست نمییابیم.
اشباع مقوله ها:
هنگامیکه درباره مقولاتی که داده ها را ذیل آنها کدبندی کردهایم به جمع آوری داده میپردازیم اما نسبت به تلاشی که میکنیم به اطلاعات مفید کمتری دست مییابیم، آنگاه به اشباع تئوریک در آن مقوله رسیدهایم.
ظهور الگوی مکرر:
هنگامی که محقق متوجه شود که داده ها دارای الگوی تکراری شده اند و با جمع آوری داده های بیشتر الگو تفاوتی نمی کند و به همان صورت تکرار میشود
دور افتادگی:
محقق در مییابد که داده های جدید از هسته اصلی مقوله یافتهها، خیلی دور و پرت هستند و خودشان تشکیل مقوله قابل توجه جدیدی را نیز نمیدهند.
۷-۳- جمع بندی فصل سوم:
در این فصل، روش های جمع آوری و تحلیل داده ها، مشاهده، بررسی اسناد و مدارک و مصاحبه به عنوان ابزارهای جمع آوری اطلاعات معرفی شدند. همچنین روش های تحلیل محتوا و الگوسازی ساختاری تفسیری نیز به عنوان روش های تحلیل داده ها تبیین گردیدند. در نهایت نیز شاخص های ارزیابی پژوهش معرفی شده و اقدامات پژوهشگر جهت افزایش کیفیت تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به مطالب گفته شده در فصل چهارم، ابتدا ادبیات پژوهش موجود در این زمینه مورد بررسی قرار می گیرد و با بهره گرفتن از روش تحلیل محتوا، مصاحبه های صورت گرفته با فرماندهان و مدیران ناجا و اساتید هیئت علمی دانشگاه علوم انتظامی امین، تجزیه و تحلیل میگردند تا مفاهیم مورد نظر شناسایی گردند. سپس با بهره گرفتن از روش الگوسازی ساختاری تفسیری مفاهیم به دست آمده سطح بندی شده و الگوی راهبردی ارزیابی عملکرد یگان های ناجا حاصل می شود.
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل داده ها
مقدمه
همانگونه که در فصل قبل بیان شد، برای طراحی الگوی راهبردی ارزیابی عملکرد یگان های ناجا، ابتدا باید داده های حاصل از مورد مطالعه (سازمان ناجا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و پس از آن ادبیات پژوهش بررسی گردد.ادبیات پژوهش شامل نظریه ها والگوهای ارزیابی عملکرد داخل و خارج از کشور و تحقیقات و الگوهای پلیسی داخل ناجا و پلیس سایر کشورها است که در فصل ۲ این موضوعات به تفصیل بیان شدند. در زمینه مورد مطالعه، نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، از میان ۵۰ مدیر راهبردی ناجا با ۹ مدیر که مشخصات آنها در جدول ۱-۴ آمده است، مصاحبه انجام شد. همچنین با تداوم ارتباط با ناجا، طی ۲۶ سال متوالی، فرآیندها و اقدامات ناجا از نزدیک مشاهده شده و بررسی اسناد و مطالعات انجام شده موجود در این ناجا می تواند بر غنای پژوهش بیافزاید.
جدول ۱-۴) مشخصات مدیران عالی ناجا (مصاحبه شوندگان)
ردیف | پست سازمانی | سابقه مدیریتی | مدرک تحصیلی | فایل مصاحبه |
۱ | رئیس مرکز عملیات بازرسی کل ناجا | ۲۲ سال | کارشناسی ارشد | Mic001 |
۲ | جانشن مرکز عملیات بازرسی کل ناجا | ۱۲ سال | کارشناسی ارشد | Mic002 |
۳ | رئیس اداره عملیات، بازرسی کل ناجا | ۱۰سال | کارشناسی ارشد | Mic003 |
۴ | معاون نیروی انسانی ناجاو فرمانده سابق انتظامی استان هرمزگان |
تصمیمگیری اخلاقی [۲۸] یعنی انتخاب و تعین بخشیدن موجّه به یکی از راهکارهای ممکن مسئلهی اخلاقی. در توضیح این تعریف گفته شده است: الف: انتخاب و تعینبخشی، اگر شما یک راهکار را به صورت مبهم انتخاب کنید و انتخاب را مردد بین دو گزینه قرار بدهید، انتخاب صورت نگرفته است. ب: موجه بودن، یعنی قابل دفاع بودن. باید برای تصمیمی که گرفته شده است توضیح کافی و کامل ارائه شود. این قید از این جهت افزوده شده که تعریف جنبه توصیهای داشته باشد نه صرفاً توصیفی. توجیه اعم از استدلال عقلانی، شهود، ارجاع به آرای متخصصان و … است. ج: یکی از راهکارهای ممکن، قبل از توجه تفصیلی به همه راهکارهای ممکن، نمیتوان از تصمیم گرفته شده دفاع کرد و آن را بهترین گزینه دانست. د: مسئلهی اخلاقی، مسئلهی اخلاقی در برابر مشکل اخلاقی است. ابتدا باید مشکل را به مسئله تبدیل کنیم، سپس به حل آن بپردازیم.
۱٫۶٫۱٫۲٫ ویژگیهای تصمیم اخلاقی
در اینجا به بررسی ویژگیهای یک تصمیم بهنجار و مقبول میپردازیم و نه تصمیمگیری به صورت کلی. این ویژگیها در چهار گروه دستهبندی شده است: الف: ویژگیهای عمومی، ب: ویژگیهای اخلاقی، ج: ویژگیهای اسلامی و د: ویژگی روانشناختی. مجموعاً ۱۷ ویژگی برای تصمیم اخلاقی برشمردهایم.
۱٫۱٫۶٫۱٫۲٫ ویژگیهای عمومی
تصمیمگیری ـ چه اخلاقی و چه غیر اخلاقی، چه مبتنی بر تعالیم اسلام چه غیر مبتنی ـ باید ویژگیهای خاصی داشته باشد: ۱: تعینیافتگی، ۲: تمرکزبخشی به تمایلات درونی، ۳: قابلیت دفاع و اقناع کنندگی، ۴: قابلیت اجرا، ۵: انسجام با تصمیمات دیگر، ۶: قابلیت ارزیابی و عیبیابی.
۲٫۱٫۶٫۱٫۲٫ ویژگیهای اخلاقی
تصمیمگیری شش ویژگی اخلاقی دارد:
۱: تعمیمپذیری [۲۹] یعنی این که حاضر باشیم هر کس دیگری در چنین موقعیتی همین کاری که ما انجام میدهیم، انجام دهد. برای اجرای تعمیمپذیری تکنیکهایی پیشنهاد شده است که عبارتند از: الف: اتخاذ موضع بیطرفی [۳۰]، ب: پردهی جهل [۳۱]، یعنی شخص در مقام قضاوت و تصمیمگیری نسبت به همه خصوصیات افراد درگیر در ماجرا جهل داشته باشد. ج: عکسپذیری [۳۲]، یعنی اگر در موقعیت خاصی جای افراد درگیر در ماجرا عوض شود و شما طرف دیگر جریان باشید، حاضر باشید همان تصمیم و قضاوت در آن مورد صورت گیرد. برای اجرای تکنیک عکسپذیری نیازمند قابلیت و توانایی اتخاذ دیدگاه دیگری [۳۳] هستیم.
یکی از جلوههای تعمیمپذیری همان قاعدهی زرین [۳۴] است: با دیگران چنان رفتار کن که دوست داری با تو رفتار کنند و آنچه برای خود نمیپسندی برای دیگران هم نپسند.
۲: تجویزی بودن، یعنی شما صرفاً توصیفگر نباشید بلکه حکم و قضاوت شما، باید انشای نفس باشد و حاکی از توصیه شما باشد.
۳: سازگاری با اعمال قبلی، این ویژگی حاکی از این است که شما واقعاً به این تصمیم و قضاوت پایبند هستید.
۴: موجه بودن، باید بتوان از تصمیم اخلاقی دفاع اقناعی صورت داد. این دفاع لزوماً استدلال عقلانی نیست، ممکن است ناظر به شهود و درونبینی باشد.
۵: ناظر بودن به نظریه اخلاق هنجاری، هماهنگی بین اخلاق هنجاری و تصمیم باید برقرار باشد.
۶: مبتنی بودن بر فضایل اخلاقی، گاهی در فرایند تصمیمگیری نیاز داریم که فضایلی را داشته باشیم.
۳٫۱٫۶٫۱٫۲٫ ویژگیهای اسلامی
تصمیمگیری با چهار ویژگی، اسلامی خواهد بود: ۱: استناد، ۲: عقلانیت، ۳: کارآمدی، ۴: نیت خالص.
۴٫۱٫۶٫۱٫۲٫ ویژگی روانشناختی
در اینجا فقط به یک ویژگی روانشناختی بسنده میکنیم. آن ویژگی توجه به خودگرایی روانشناختی است. خودگرایی غیر از خودخواهی و خودمحوری است و با نیت خالص نیز تنافی ندارد. خودخواهی و خود محوری یک رذیلهی اخلاقی است که در آن فرد با توسل به ظلم به دیگران به مقاصد خود نایل میشود. ولی خودگرایی روانشناختی توصیفی است واقعی از آنچه به صورت فطری از سوی خدای متعال در انسان قرار داده شده است. این گرایش فطری باعث بقای انسان و نظامبخشی به حیات انسان است. نباید با خلط این دو مبحث دچار مغالطه شویم.
انسان فطرتاً به خودش بیش از هر چیزی توجه دارد. البته به جهت قصور فهم منکر آنچه در برخی مضامین دینی و تأکیدات عرفا در رابطه با گذشتن از خویشتن و فنای نفس و مطالبی از این دست نمیشویم ولی دلیل چنین تعمیم بر همهی افراد بشر روشن نیست و از سوی دیگر بسیاری از مضامین دینی که با این خودگروی همسو هستند، تجربهی عملی و واقعیتهای جامعه پیش روی ماست. وجه جمعی که تا کنون به آن دست یافتهایم این است که آن مقامات عرفانی مخصوص عدهای خاص است و عمل به فطرت وظیفهی اولی بوده و عام و غیر قابل نکوهش میباشد.
از آن رو که اخلاق کاربردی که این پژوهش بر مبنای آن نگاشته میشود در پی زندگی روزمرهی افراد است باید مبتنی بر فطرت باشد و از توصیههای بلندپروازانهی عرفانی دوری کند.
با توجه به آنچه گفته شد باید توصیه کنیم که در یک تصمیمگیری باید به خودمان، گروه خودمان، سازمان خودمان، اطرافیان خودمان، کشور خودمان و ابتدائاً به هر چیزی که بستگی به ما دارد بیش از غیر توجه داشته باشیم. حد اخلاقی این توجه عدم ظلم به دیگران است. اگر چنین توجهی داشته باشیم تصمیمگیریهای ما میتواند پایایی بیشتری داشته باشد.
۲٫۶٫۱٫۲٫ جایگاه احساسات در تصمیمگیری
به صورت سنتی به ما توصیه میشود در تصمیمگیری احساسات خود را نادیده بگیریم و فارغ از احساساتمان به مسئله نگاه کنیم. بسیاری احساسات را آفت تصمیمگیریهای مهم میدانند. از نگاه اینان تصمیمگیری مبتنی بر تعقل است و تعقل با احساسات قابل جمع نیست و گویا که تباین دارند. حتی بسیاری بر این عقیدهاند که زنان به جهت احساسی بودن نمیتوانند خوب فکر کنند.
ولی تصمیمگیری مبتنی بر تفکر است و «احساسات به تفکر ما شکل میدهند و آن را با نیازهای ما و مقتضیات زمان متناسب میکنند. احساسات بخشی ضروری از عملکرد مغز ماست.» (دبونو ۶۱). واقعبینانه باید بگوییم: «احساسات هم بخشی از روش تفکر و هم بخشی از موضوع تفکرند. بنابراین نباید زیاد امید داشت که آن ها به راحتی صحنه را ترک کنند تا تفکر خالص به تنهایی عرض اندام کند.» (دبونو ۷۵). در صورتی که «ما به گونهای تربیت شدهایم که از احساسات و عواطف خود و بروز آنها شرمندهایم.» (دبونو ۷۷). توجه داشته باشیم که «بیان احساسات به معنای منطقی بودن و درست بودن و درستی قضاوت بر اساس آن نیست. بلکه فقط بیان احساسات است همین.» (دبونو ۷۷ ـ ۷۸).
دبونو تأثیر احساسات بر تفکر را در سه نقطه مورد تأکید قرار داده است:
الف: ممکن است احساسات پسزمینهی تفکر ما باشند. ممکن است ما در حال خشم اقدام به تصمیمگیری کنیم. بیان احساسات در این مرحله میتواند تأثیر احساسات بر تفکر ما را روشن کند.
ب: گاهی ادراکات ذهنی ما، احساسات را تحت تأثیر قرار میدهد. گاهی فکر میکنیم فردی با ما خصومت شخصی دارد برای همین کلام او ما را خشمگین میکند و احساس خشم مسیر تفکرات ما را عوض میکند.
ج: بعد از ارائه یک نقشه برای تصمیمگیری زمان ورود مناسب احساسات است. ما باید نسبت به فعالیتی که بنا بر نقشه میخواهیم انجام دهیم حس خوبی داشته باشیم (دبونو ۶۲). تأثیر این مطلب در پویایی و پایایی گروه در فصول آینده روشن خواهد شد.
منظور دبونو از تأثیر احساسات در تفکر لزوماً تأثیر مثبت نیست بلکه او بر این نکته تأکید دارد که بدون توجه به احساسات و کنترل آن نمیتوانیم به تصمیم درستی برسیم (دبونو ۶۲). حذف احساسات از مراحل تصمیمگیری راهحل تصمیمگیری درست نیست بلکه باید احساسات را به عنوان یک پدیدهی واقعی مورد نظر قرار داد و در جهت مثبت از آن استفاده کرد و جلوی تأثیرات ناخواسته و منفی آن را گرفت. کنترل احساسات همان است که در هوش هیجانی مورد توجه و تمرکز قرار گرفته است.
سرکوب احساساتِ خود و دیگران نتیجهای جز غیر منطقی و غیر واقعی بودن تصمیمات ندارد. جالب است که سرکوب احساسات به غیر منطقی بودن تصمیمات می انجامد، این نکته تا حدی تناقض به نظر میرسد ولی این گونه نیست زیرا احساسات پدیدهای واقعی هستند و سرکوب احساسات تصمیمات را از مدار واقعیت خارج میکند و هر امر غیر واقعی منطقی نیز نخواهد بود.
۷٫۱٫۲٫ اخلاق کاربردی
به جهت اهمیت اخلاق کاربردی در پژوهش حاضر و تازگی مطالب آن با تفصیل بیشتری به آن خواهیم پرداخت. در این قسمت، پنج بحث را مطرح میکنیم:
۱٫۷٫۱٫۲٫ مفهومشناسی اخلاق کاربردی
اخلاق کاربردی این چنین تعریف شده است: هر گونه کاربست انتقادی روشهای فلسفی برای: ۱: سنجش و ارزیابی تصمیمات اخلاقی، ۲: شناسایی وظایف و سیاستهای اخلاقی، ۳: حل معضلات و معماهای اخلاقی در عرصههای گوناگون زندگی شغلی، حرفهای، تکنولوژی و حکومت.
البته باید توجه داشته باشیم که حل معضل مهمترین مسئله است و اگر معضلات اخلاقی وجود نداشتند، این شاخه از علم به وجود نمیآمد. نقش فناوری در تولید این علم مؤثر بوده است البته نه هر فناوریی، بلکه فناوریی که به روشنی با اخلاق جامعه درگیر است. از سوی دیگر فناوری باید به گونهای باشد که فواید و مضراتی داشته باشد. موردی که فقط ضرر دارد مورد نظر اخلاق کاربردی نیست (اسلامی, دبیری و علیزاده, اخلاق کاربردی ۲۵). بنابراین اخلاق کاربردی در فضای تاریک و روشن هنجاری و ارزشگذاری رشد میکند (اسلامی, دبیری و علیزاده, اخلاق کاربردی ۲۶).
دقتهای این تعریف را با تعریف دیگر مقایسه کنید: «اخلاق کاربردی عبارت است از کاربرد و تطبیق استدلالها، اصول، ارزشها و ایدهآلهای اخلاقی در مورد رفتارهای اخلاقی فردی و اجتماعی.» (خواص, حسینیقلعهبهمن و دبیری ۲۲).
۲٫۷٫۱٫۲٫ موضوع اخلاق کاربردی
موضوع اخلاق کاربردی عبارت است از حیطههای مسئلهخیز اخلاقی. اگر در هر علمی از عوارض ذاتی موضوع سخن به میان میآید، باید بگوییم سه عارضه برای حیطههای مسئلهخیز اخلاقی وجود دارد: الف: ارزیابی عملکردهای گذشته، ب: فهم وظیفهی بالفعل بر اساس نظریهی اخلاقی، ج: حل مشکلات، مسائل، معماها و تعارضهای اخلاقی.
۳٫۷٫۱٫۲٫ غایت اخلاق کاربردی
منظور از غایت و غرض یک علم، آن هدفی است که به خاطر آن علم پایهگذاری شده است. اخلاق کاربردی نیز هدفی داشته است که به خاطر آن به صورت یک رشته علمی بازسازی شده است. اخلاق کاربردی از همآویزی دو فضای به دست آمده است و این دو فضا هر کدام غایتی را برای این علم به وجود آوردهاند. آن دو فضا عبارتند از: فلسفه اخلاق و حیطههای مسئلهخیز اخلاقی.
در ناحیهی فلسفه اخلاق، هدفی که برای اخلاق کاربردی در نظر گرفته شده است همانا حذف فاصله میان مقام نظر و مقام عمل در علم اخلاق میباشد. این مسئله با توجه به روش موازنهی متفکرانه و تمهیداتی دیگر به انجام خواهد رسید. خروجی اخلاق کاربردی که نتیجهی این هدف است همانا تدوین منشور اخلاقی و تطبیق مصادیق جدید با قواعد کلی اخلاقی است.
در ناحیهی حیطههای مسئلهخیز هدف ایجاد توازن میان مسئولیت حرفهای و مسئولیت اخلاقی است. این هدف در نتیجه با حل چالشهای اخلاقی یا بیان ملاحظاتی برای حل چالش در موارد و موقعیتها سامان مییابد. پس در نتیجه سه هدف مورد توجه است: الف: تدوین منشور اخلاقی، ب: تطبیق مصادیق با قواعد کلی اخلاقی و ج: حل چالشهای اخلاقی.
البته این گونه نیست که در هر پژوهش مبتنی بر اخلاق کاربردی همگی این سه هدف دنبال شود. بلکه به فراخور موضوع پژوهش ممکن است یکی از این اهداف جایگاه نداشته باشد.
خزاعی این سه هدف را سه رویکرد به اخلاق کاربردی دانستهاند (خزاعی, اخلاق کاربردی: ماهیت، روشها و چالشها ۱۷۹ ـ ۱۸۱).
۴٫۷٫۱٫۲٫ جایگاه اخلاق کاربردی
جایگاه یعنی مکان مناسب برای طرح بحث. ما برای تشخیص جایگاه یک علم در میان علوم دیگر باید به این نکته توجه داشته باشیم که این جایگاه برای بحث به ترتیب منطقی مورد توجه است یا برای بحث به ترتیب تعلیمی. گاهی ترتیب تعلیمی با تربیت منطقی با هم منطبق نیست و در صورت استفاده از ترتیب منطقی در تعلیم دچار مشکل خواهیم شد. در اخلاق کاربردی نیز همین گونه است. به نظر میرسد به لحاظ منطقی میبایست مطالعات اخلاقی به این ترتیب انجام شود: اخلاق تحلیلی (فرااخلاق)، اخلاق هنجاری، اخلاق کاربردی، تربیت اخلاقی.
ولی به لحاظ مصلحت تسهیل در تعلیم، لازم است ترتیب به این نحو تغییر یابد: اخلاق کاربردی، اخلاق هنجاری (احیاناً مباحثی از اخلاق تحلیلی)، تربیت اخلاقی.
دلیل این تفاوت نیز کاملاً روشن است و آن اینکه درگیر کردن ذهن متعلم در ابتدای امر تعلیم اخلاق با مسایل دقیق و فلسفی فرااخلاق از حد توانایی متعلم خارج است ولی مسایل اخلاق کاربردی به جهت آمیختگی با مسایل روزمره و حل معضلات بسیار میتواند برای متعلم جذاب و شیرین و قابل درک باشد. گر چه درک عمیق روش حل معضلات نیاز به بازگشت به همان مسایل فرا اخلاقی دارد.
مطلب دیگر اینکه بررسی این نکته است که آیا اخلاق کاربردی زیر مجموعهی فلسفه اخلاق و به طور خاص اخلاق هنجاری است و یا رشته علمی مستقلی است که از فلسفه اخلاق تغذیه و استفاده میکند؟
خزاعی اخلاق کاربردی را شاخهای از اخلاق هنجاری میداند و تفاوت آن را با فرا اخلاق و نظریههای اخلاق هنجاری در این میداند که در اخلاق کاربردی تمرکز ویژه بر موارد عینی و خاص و حل معضلات وجود دارد (خزاعی, اخلاق کاربردی: ماهیت، روشها و چالشها ۱۷۶).
ملکیان در مقدمهی کتاب فلسفه اخلاق در سدهی بیستم مینویسد: «در اوضاع و احوال خاص چه باید کرد یا نباید کرد؟ به عبارت دیگر، چگونه اصول اخلاقی را بر موارد خاص یا بر انواع موارد خاص تطبیق و اطلاق و اِعمال کنیم؟ اینجاست که انواع اخلاقهای هنجاری خاص از جمله: اخلاق تجارت، اخلاق پزشکی، اخلاق تعلیم و تربیت، اخلاق محیط زیست، اخلاق قضایی، اخلاق سیاسی و اخلاق روابط بین الملل پدید میآیند و اجزای یک کل را تشکیل میدهند که فلسفه کاربسته یا کاربستی یا عملی یا اخلاق کاربردی یا عملی خوانده میشود.» (داروال, گیبارد و ریلتن ۱۲). در این متن آنچه مورد توجه است این است که ایشان اخلاق کاربردی را از شاخههای اخلاقی هنجاری برشمرده است و از آن به اخلاق هنجاری خاص تعبیر کرده است.