جایگزینها، رویکردهای متفاوتی را برای رسیدن به وضعیت مطلوب از وضعیت اولیه پیشنهاد میدهند. هر جایگزین باید مقررات مسئله را ارضا کند.
مرحله پنجم: تعریف کردن معیارها[۷۴]
معیارهای تصمیمگیری ابزاری هستند که با آن ها بین جایگزینها تمیز قائل میشویم. مهمترین نکته در تعریف این معیارها این است که بر اساس هدف تعیین شوند و ابزاری قابلمشاهده برای نشان دادن هر کدام از جایگزینها باشند. از آنجا که هدفها بر اساس این معیارها تعیین میشوند هر هدف باید بتواند یک معیار را تولید کند.
با استناد بر حرفهای باکر(۲۰۰۱) معیارها باید
توانایی متمایز کردن جایگزینها از هم و نشان دادن میزان عملکرد هر یک را داشته باشند.
تمامی اهداف را شامل شوند.
کارا و معنیدار باشند.
تعدادشان کم و فاقد حشو باشند.
مرحله ششم: انتخاب ابزار تصمیمگیری
راههای زیادی برای حل یک مسئله تصمیمگیری وجود دارد. انتخاب راه حل مناسب کار سادهای نیست و بستگی به ذات مسئله دارد و به همان شکل بستگی به انسان تصمیم گیر هم خواهد داشت.
مرحله هفتم: ارزیابی جایگزینها به وسیله معیارها
با توجه به نوع معیار، عامل ارزیابی هم میتواند عینی[۷۵] یا ذهنی[۷۶] باشد. بعد از ارزیابی، ابزار تصمیمگیری میتواند برای رتبهبندی جایگزینها، اعمال شوند.
مرحله هشتم: سنجیدن اعتبار جوابها
جایگزینها به طور قطع مقررات مسئله را رعایت میکنند اما ممکن است ابزار تصمیمگیری بد اعمال شود و تصمیم گیر مجبور است در ادامه مقررات جدیدی به مسئله اضافه کند.
۳-۳ تصمیمگیری با چند معیار[۷۷]
اولین گام در مواجهه با مسائل تصمیمگیری چند معیاری یافتن تعداد صفتها یا معیارها ایست که در مسئله موجودند. در مرحله بعد، ما نیازمندیم که اطلاعات مناسبی را جمع آوری کنیم که به وسیله آن ترجیحات تصمیم گیرها به درستی نشان داده میشود. انتخاب روش مناسب برای ارزیابی و مرتب کردن جایگزینها آخرین مرحله از این فرایند است. در زیر نمودار MCDM برگرفته از کتاب تی زنگ و هانگ[۷۸] (۲۰۱۱)را میبینیم.
شکل ۳-۱: مراحل MCDM |
۳-۳-۱ تاریخچه توسعه تصمیمگیری چند معیاری
ریشههای تاریخی این نوع مسائل را باید در مکاتبات میان نیکلاس برنولی[۷۹] و پییر دی مونتمورت[۸۰] در مورد پارادوکس سنت پترزبورگ[۸۱] رد یابی کرد. بازی سنت پترزبورگ مسئلهی زیر را معرفی میکند:
“بازی به وسیلهی یک سکه انجام میشود. به شما گفته میشود که یک سکه را آن قدر پرتاب کنید تا شیر بیاید. تعداد پرتاب کلی شما نشاندهنده میزان جایزه شما خواهد بود. (دو برابر میزان پرتاب، پول دریافت میکنید) سال اصلی این است: شما چه میزان پول حاضرید برای انجام این بازی بپردازید؟”
در سال ۱۹۴۷ ون نویمن[۸۲] و مورگنسترن[۸۳] کتاب معروف خود، نظریه بازیها و رفتار اقتصادی، را منتشر کردند. هیچ شکی نیست که کار بزرگ این دو نفر درهای MADM را گشود.
با توجه به مطالعات انجامشده در مورد این مسئله، دوبیز و پراد[۸۴] (۱۹۸۰) فرایند تصمیمگیری در این مورد را در پنج مرحله زیر خلاصه کردند.
تعریف کردن طبیعت مسئله
ساختن یک سیستم سلسله مراتبی برای ارزیابی آن
انتخاب مدل ارزیابی مناسب
به دست آوردن وزنهای نسبی و نمرهی عملکرد هر یک از معیارها با توجه به جایگزینها
معرفی کردن بهترین جایگزین
در مواجهه با مسائل MADM، فرایند تحلیلی سلسله مراتبی برای به دست آوردن وزنهای نسبی معیارها ارائه شد.
۳-۴ فرایند تحلیلی سلسله مراتبی[۸۵]
AHP به وسیلهی ساتی[۸۶] در سال ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۰ برای مدل کردن مسائل تصمیمگیری ارائه شد. از آن زمان تا به حال این تکنیک به طور وسیعی در اکثر مسائل تصمیمگیری کاربرد دارد. باید توجه کرد که در این فرایند تمام مسائل تصمیمگیری به صورت ساختار سلسله مراتبی در نظر گرفته میشوند. در سطح اول هدف از مسئله تصمیمگیری معرفی میشود. در سطح دوم هدف به چند معیار تجزیه میشود و در مراحل بعدی هم هر معیار به چند معیار کوچکتر تقسیم میشود. در شکل زیر میتوان به خوبی شاهد این مسئله بود.
شکل ۳-۲: مراحل AHP |