لیبس کیند(Liebeskind 1996)سیستمی برای اداره،جمع آوری ،اصلاح و اشاعه دانش در تمام اشکال آن در یک سازمان
فراپائولو(Frappaolo 2000)به زعم وی مدیریت دانش با به کار گیری و رشد سرمایه های دانش یک نهاد و با در نظر گرفتن اهداف آن نهاد سر و کار دارد.گمبل(Gamble 2001)مدیریت دانش یعنی مدیریت سازمان به طرف نوآوری مداوم بر اساس دانش سازمان ،یعنی پشتوانه ساختار سازمان ،تسهیلات کاربرد تکنولوژی با تأکید بر کار گروهی و انتشار دانش
مایرتل بیچ
(Myrthle Beach2003)
مدیریت دانش کار بسط دانش ،بینش،درک،چگونه دانستن و به کار بستن،تکنولوژی و سنت ها با آمیخته ای از علم مدون است.
هردر و دیگران
(Herdre,et al 2003)
مدیریت دانش مدل کسب و کار چند رشته ای است که با تمام ابعاد دانش سازمانی شامل خلق دانش ،کدگذاری ،تسهیم و نحوه اثر گذاری آن در ارتقای یادگیری و خلاقیت سر و کار دارد.هاکت(Hackett 2000)هدف مدیریت دانش مهار و به کارگیری دانش و اطلاعات و ایجاد دسترسی بی کم و کاست آن برای همه کارکنان است،با این هدف که کارشان را بهتر انجام دهند.داونپورت(Davenport 1998)مدیریت دانش شامل کلیه فعالیت هایی است که برای در دسترس قرار دادن دانش،به نحوی که دانش درست در اختیار افراد مناسب قرار گیرد ، صورت می پذیرد.سوان(Swann 1999)مدیریت دانش هر گونه فرایند یا عمل تولید ،کسب،تسخیر،ترویج و جامعه پذیری و کاربرد دانش است، در هر جایی که دانش استقرار یابد،یادگیری و عملکرد سازمان را افزایش میدهد.
منبع : شریف زاده،۱۳۸۷،۲۰
جدول ۲-۱به برخی دیگر از تعاریف مدیریت دانش از دید گاه های گوناگون پرداخته است ،همان طور که دیده می شود اغلب تعاریف ،مدیریت دانش را به مثابه یک جریان و فرایند در نظر گرفته است که این نشأت گرفته از ماهیت سیال دانش است.در واقع حتی اگر ما آگاهانه به اداره نمودن دانش اقدام نماییم ، اما دانش وجود دارد،خلق می شود و به اشتراک گذاشته می شود. به وسیله مدیریت بر آن ،به این رویه یک ساخت عملیاتی داده می شود تا فرایند های دانش تحت کنترل و اداره ما قرار گیرند(شریف زاده ،۱۳۸۷،۱۹)
-
-
- تاریخچه مدیریت دانش:
-
مدیریت دانش یک موضوع میان رشته ای است که از رشتههای ذیل نشأت گرفته است:
-
- دین و فلسفه برای درک نقش و ماهیت دانش
-
- روان شناسی برای درک نقش دانش در رفتار سازمانی
-
- اقتصاد و علوم اجتماعی برای درک نقش دانش در اجتماع
- نظریه کسب و کار برای درک و سازماندهی آن(شریف زاده،۱۳۸۷،۱۰)
مطالعات صاحبنظرانی مانند ایلکوتومی(تیومی، ۱۹۹۹،۲۲-۱) [۳] باب روو وینوگراد (بوبراو و ویندوگراد)[۴] نشان میدهد که از اوائل دهه ۱۹۶۰به طور پراکنده در مورد مدیریت دانش مطالبی ارائه شده است. (ابطحی،۱۳۸۵، ۷۷)
پولانی هم در سال ۱۹۶۷بین دو نوع آشکار و نهفته تفاوت قائل شده است و معتقد است که ما بیش از آنچه می گوییم میدانیم ،علی رغم بحث های پراکنده ای که در زمینه مدیرت دانش صورت گرفته است عملا تا دهه ۱۹۹۰شاهد تحقیقات عمده ای در زمینه مدیریت دانش نیستیم.به همان اندازه که مبناهای اقتصادی سنتی از منابع طبیعی به سرمایه و منابع فکری تغییر حالت پیدا کردهاند.توجه به دانش نیز به عنوان یک منبع مهم و حتی مهم ترین مزیت رقابتی پایدار افزایش یافته است(ابطحی ،۱۳۸۵،ص۸۷).
کارل اریک سیوبی[۵]،حسابدار سوئدی،که بعد ها به عنوان یکی از بنیانگذاران علم مدیریت دانش معرفی شد در دهه ۹۰ میلادی زمانی که مشغول ارزیابی تراز نامه مالی چند شرکت بزرگ سوئدی بود ،با پرسشی بزرگ روبرو گردید.بسیاری از این شرکت ها پس از انجام عملیات طولانی حسابداری ،ارزشی در حدود چند کرون و حتی یک کرون نشان میدادند.حال آنکه قیمت واقعی این شرکت ها که سهامداران حاضر به فروش آن بودند،بسیار بیشتر از قیمت هایی بود که سرمایه حسابداری نشان میداد.سیوبی پس از بررسی های مختلف متوجه گردید که بخش اعظم از این اختلافات (اختلاف بین ارزش شرکت ها در بازار سهام و قیمت دارایی های مشهود این سازمان ها)به “سرمایه دانشی” درون سازمان بر میگردد و برخاسته از توان دانشی این سازمان در حل مسائل تخصصی شان است. اما نکته جالب وارد نشدن این دارایی ها در ترازنامه های حسابداری بود چرا که اساسا چیزی تحت عنوان مفهوم “سرمایه های نا ملموس” وجود نداشت.
جدول ۲-۲ تلاش های علمی جهت توسعه مدیریت دانش
سال
طرح کننده
رویداد
۱۹۸۶
سیوبی/کونراد
ترازنامه نامشهود
۱۹۸۶
کارل ویگ
ابداع مفهوم مدیریت دانش
۱۹۸۹
شرکت های مشاور مدیریتی بزرگ
شروع تلاش های درونی برای اداره رسمی دانش
۱۹۸۹
ارزش واترهاوس
یکی از نخستین ها برای تکمیل مدیریت دانش در استراتژی تجاری اش
۱۹۹۱
بازبینی تجاری هاروارد(نوناکا و تاکوچی)
یکی از نخستین مقالات منتشر شده در مورد مدیریت دانش
۱۹۹۱
تام استوارت
اهمیت به سرمایه فکری
۱۹۹۳
کارل ویگ
یکی از نخستین کتابهای منتشر شده در مورد مدیریت دانش
۱۹۹۴
پیتر دراکر
منبع دانش
۱۹۹۴
شبکه ارتباطی دانش مدیریت
نخستین کنفرانس مدیریت دانش
۱۹۹۴
شرکت بزرگ مشاوره
نخستینی که سرویس های دانش مدیریت را به مشتریها پیشنهاد کرد
۱۹۹۵
استنفورد پال رومر
دانش به عنوان منبع بی پایان
۱۹۹۵
نوناکا و تاکوچی
کتاب شرکت دانش آفرینی
۱۹۹۵
دروتی لئونارد بارتون
کتاب سرچشمه های دانش
۱۹۹۶
انواع شرکت ها و شغل ها
انفجار پر سر و صدای الحاق ها و فعالیت ها
منبع :ابراهیمان،۱۳۸۸،۲۶
-
-
- اصول مدیریت دانش:
-
داونپورت،ده اصل را به عنوان اصول مدیریت دانش ارائه داده است:(دانپورت،۱۹۹۷، ۱۵۸-۱۴۹)[۶]
-
- مدیریت دانش ، مستلزم سرمایه گذاری است.دانش یک دارایی است اما اثر بخشی آن مستلزم سرمایه گذاری در دارایی های دیگر نیز هست.همچنین بخش زیادی از فعالیت های مدیریت دانش نیاز مند سرمایه گذاری هستند به عنوان مثال :آموزش کارکنان فعالیتی است که به سرمایه گذاری نیازمند است.
-
- مدیریت اثر بخش دانش ، نیازمند پیوند انسان و تکنولوژی است. انسان و رایانه هر کدام توانایی خاص خود را دارند.به عنوان مثال،رایانه ها میتوانند اطلاعات را سریع پردازش کنند اما قدرت آن محدود به داده ها و اطلاعات است ولی دانش در ذهن انسان است و فقط در آنجا پردازش می شود.ازآنجا که دانش مبتنی بر داده و اطلاعات است این دو در ارتباط با هم میتوانند مؤثر باشند.لذا سازمان ها برای مدیریت اثر بخش دانش نیازمند راه حل هایی هستند که انسان و دانش را با هم پیوند بزند.